نظریه استاد مصباح را می بایست در دو مبحث «تحلیل فعل اخلاقی» و «تحلیل گزاره های اخلاقی» ارائه نمود. در بخش اول استاد مصباح معتقد است که میل محوری و اصلی در انسان «حب نفس» است و آن کمال و مطلوبیتی که بیشتر از همه، منافع نفس را تأمین می کند، دوست داشتنی تر و علاقه انسان به آن افزون تر است که از چنین مطلوبی به «کمال نهایی» تعبیر می شود که مصداق آن «قرب به خداوند» می باشد. بنابراین افعالی که نسبت به این کمال نهایی جنبه مقدمیت دارند و موجب تقرب می شوند، فعل اخلاقی و ارزشی و افعالی که جنبه مانعیت دارند، فعل ضد اخلاقی خواهند بود. مقصود ایشان از «مقدمیت»، ضرورت بالقیاس میان فعل اخلاقی و آن کمال نهایی است. در مبحث دوم (تحلیل گزاره های اخلاقی) ایشان «موضوع گزاره های اخلاقی» را از سنخ مفاهیم ثانی فلسفی می داند که از روابط علیتی موجود بین فعل اختیاری و نتیجه آن انتزاع می شود. بخش دوم مقاله به بررسی این نظریه و نسبت آن با «توحید» اختصاص دارد. آیا طبق این نظریه «پرستش و عبودیت» به تبع «حب نفس» تعریف نمی شود؟ آیا شدت و ضعف در «حب نفس» می تواند توجیه کننده «طاعت و عصیان» الهی شود؟ آیا این نظریه موفق به ارائه نظام افعال اخلاقی هست؟ سوالات سه گانه فوق، محورهای بخش دوم مقاله می باشد.

علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 

ارسال اين مطلب به دوستان

(( بررسی نظریه فلسفه اخلاق آیت الله مصباح یزدی و نسبت آن با «توحید» ))



نام شما :
آدرس ايميل شما :
نام دوست شما :
آدرس ايميل دوست شما :
پيغام شما :