حجت الاسلام دکتر عبدالعلی رضایی
حوزههای علمیه باید نقش اصلی را در تمدنسازی ایفاء کنند
گزارش نشست علمی «حوزه و بایستههای تمدنی»
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۵۹
تا نظامسازی در دستگاه معرفتی صورت نگیرد امکان تمدنسازی وجود ندارد. و حوزه علمیه وظیفه این تحول در دستگاه معرفتی و تحول در عقلانیت را بر عهده دارد.
چندی پیش از سوی پژوهشکده انقلاب اسلامی نشستی علمی با عنوان «حوزه و بایستههای تمدنی» برگزار گردید. در این نشست که توسط گروه روحانیت و حوزههای علمیه پژوهشکده برگزار می گردید، حجت الاسلام دکتر عبدالعلی رضایی؛ معاونت پژوهش فرهنگستان علوم اسلامی به ارائه نظرات و دیدگاه های خود پرداختند.
در ابتدای این جلسه حجت الاسلام دکتر محمدمهدی بهداروند؛ دبیر علمی نشست به ارائه یک سلسله سؤالات پیرامون تمدن اسلامی پرداختند:
۱- چه تعریفی از تمدن وجود دارد؟
۲- تفاوت فرهنگ و تمدن چیست؟
۳- تمدن اسلامی چه ویژگیهای بالادستی نسبت به تمدن غربی دارد؟
۴- الزامات و موانع تمدن اسلامی چیست؟
۵- زیرساختهای تمدن اسلامی چیست؟
۶- مناسبات بین دین و تمدن موجود چیست؟
۷- در حوزه چه علومی باید مورد بازخوانی قرار گیرند تا در تمدنسازی مورد استفاده قرار گیرد؟
۸- راهبردهای حاکم بر مفاهیم حوزوی چیست؟
وی در ادامه به سه دیدگاه نسبت به تمدن اشاره نمودند:
۱- دیدگاهی که میگوید ما باید مدرنیزاسیون را بپذیریم و در برابر آن سر تعظیم فرود آوریم؛
۲- دیدگاهی که طرفدار مدرنیته اسلامی است و میگوید باید مدرنیته را گزینش کرد و با آموزههای دینی هماهنگ ساخت؛
۳- دیدگاهی که قائل به مدرنیزاسیون در دوره گذار است ولی میگوید دین میتواند خود ایجاد تمدن نماید.
در ادامه این نشست، دکتر عبدالعلی رضایی به ضرورت بپاخاستن نخبگان برای معرفی و عرضه معارف منطقی اسلام به جهان، به عنوان مرجع و الگو تأکید کرد.
عضو کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: مقام معظم رهبری پنج مرحله برای انقلاب ترسیم نمودهاند؛ ۱- مرحله ایجاد انقلاب و سقوط طاغوت؛ ۲- مرحله استقرار نظام اسلامی؛ ۳- مرحله ایجاد دولت اسلامی؛ ۴- مرحله ایجاد کشور و مملکت اسلامی؛ ۵- مرحله صدور انقلاب و ایجاد جهان اسلامی. وی این مراحل را مقیاس پنجگانه در روابط دانست.
وی ادامه داد؛ تمدن تعریفی بسیط ندارد. تمدن یعنی در جایگاه الگو و مرجعیت واقع شدن است. و آن کسی که مرجعسازی میکند تعاریف پایه را نیز او تعریف میکند و نظام تصمیمات جهانی بر اساس تعاریف او ساخته میشود. تمام تمدنها سرپرستی تکامل و مدیریت تکامل رشد و مدیریت تحول را به عهده دارند. تمدنها اخلاق جهانی ایجاد میکنند، مناسک جهانی و یک قاعده واحد ایجاد میکنند و تکامل قدرت را به عهده میگیرند. تمدن غرب تمام ساحتهای بشری را تحت پوشش و سرپرستی قرار داده است و مدرنیته با ارائه الگو و شاخصها به عنوان مرجع معرفی شدهاست.
در نگاه تمدن اسلامی، تکامل از نوع عبودیت و بندگی در برابر خداست. در حالیکه غرب، تکامل عبودیت در مقابل دنیا را توسعه میدهد. لذا تنوعطلبی قید تمدن مادی در جهت دنیاپرستی است . دهکده جهانی نیز بر همین اساس ترسیم شده است. جهان را دهکدهای فرض کردهاست که دارای قوانین واحد است و هر کس میتواند به هر دینی معتقد باشد ولی باید در مناسک اجتماعی حول یک محور مجتمع شود. تمدن غرب به وعدههایی که داده است عمل نکردهاست. سرمایهداری نمیتواند رفاه را عمومیت دهد بلکه فقط قطب میسازد. امروزه سرمایهداری قدرت تعمیم الگوی خود را از دست داده است و در حال فروپاشی است و سرپرستی تکامل مادی نیز از آن گرفته شده است چون ظرفیت بنیادی ندارد.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم انسانی گفت: اگر کانون تمدن اسلامی را دین اسلام در نظر بگیریم این دین باید در سه شاخصه و ظرفیت متحول گردد:
۱- ظرفیت مفهومی
۲- ظرفیت ساختاری
۳- ظرفیت محصولات و ابزارها
حوزههای علمیه به عنوان مفسر و مرجع دین، باید نقش اصلی را در تمدنسازی ایفاء کند و با تحول در حوزه دین ظرفیتها را افزایش دهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد:
در اسلام سه رویکرد به دین وجود داد؛
۱- رویکرد فردگرایانه
۲- رویکرد جمعگرایانه (اجتماعی)
۳- رویکرد تکاملی
با رویکرد فردگرایانه امکان تمدنسازی وجود ندارد. رویکرد حوزههای علمیه باید از فردی و جمعی به تکاملی تغییر یابد. ظرفیت تمدن اسلامی باید فراتر از ظرفیت اجتماعی باشد و به رویکرد تکاملی تغییر یابد. اگر نشود احکام تکاملی که پایه تولید علوم و احکام جهتساز است را ایجاد کرد نمیتوان تمدنسازی نمود.
دکتر رضایی گفت: برای تمدن سازی نیاز به مفاهیم است و مفاهیم بر سه دستهاند:
۱- مفاهیم بنیادی
۲- مفاهیم کاربردی
۳- مفاهیم راهبردی
بدون نظریهپردازی و مهندسی تمدن، دستیابی به تمدن اسلامی میسر نیست. برای نظریهپردازی نیاز به مفاهیم بنیادی است و این مفاهیم باید برخاسته از دین باشد چراکه دین کانون تمدن اسلامی است.
وی ادامه داد: جهت تمدنسازی باید مفاهیم دینی زیر تولید شود:
۱- حکمت تمدنی
۲- اخلاق تمدنی
۳- احکام تمدنی
هرگونه تحول تمدنسازی در حوزههای علمیه مستلزم تحول در مفاهیم دینی بالاست. مواد خام در حوزههای علمیه وجود دارد برای تحول و تمدن سازی ابتدا باید تحول در عقلانیت صورت گیرد و عقلانیت دینی تولید شود. عقلانیتی که قید دینی دارد. و برای تولید احکام تمدنی اجتهاد مصطلح کافی نیست و دو عنصر مکان و زمان باید در آن دخیل باشد. تا نظامسازی در دستگاه معرفتی صورت نگیرد امکان تمدنسازی وجود ندارد. و حوزه علمیه وظیفه این تحول در دستگاه معرفتی و تحول در عقلانیت را بر عهده دارد. از طرفی باید روش و متولوژی نیز متحول گردد. نکته اول اینکه حاصل این متولوژی دینی سه چیز است: ۱- عقلانیت باید متعبد باشد ۲- قاعدهمند باشد ۳- به تفاهم هم برساند. و نکته دوم اینکه متولوژی دینی باید کلیه معارف (۱- احکام توصیفی ۲- احکام اخلاقی و ارزشی ۳- احکام تکلیفی) را شامل گردد.
در پایان نشست ایشان به پرسشهای حضار پاسخ دادند.