آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
کد مطلب: 362
حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند:
آزادی غربی لاقید است/ آزادی اسلامی مقید به کمال‌خواهی است
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۴۸
اندیشه لیبرال، انرژی متراکم انسان‌ها را آزاد کرده است. با آزاد شدن این انرژی انسانی، سازوکار لازم برای آزادی انرژی جمعی حاصل شده است به این ترتیب تمدن و علم نوینی پایه‌گذاری شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان، حجت الاسلام والمسلمین پیروزمند؛ قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی در گفتگو با خبرگزاری فارس به بیان جایگاه و اهمیت آزادی در تمدن مغرب زمین و بنیاد نظریه اسلامی در باب آزادی پرداختند.
وی در ابتدا اظهار داشت: موضوع آزادی در سده‌های اخیر در تمدن غرب ـ موضوع کلیدی است ـ که محور تمدن‌سازی فرهنگ غرب به شمار می‌رود.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم افزود: نکته برجسته آزادی در تمدن غرب این است که اندیشه لیبرال و احترام گذاشتن به آزادی‌های فردی انرژی متراکم انسان‌ها را آزاد کرده است. با آزاد شدن این انرژی انسانی سازوکار لازم برای آزادی انرژی جمعی حاصل شده است به این ترتیب تمدن و علم نوینی پایه‌گذاری شده است. که به صورت فراگیر در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پیروزمند ادامه داد: پشقراولان این آزادی بر این عقیده هستند آزادی که در تمدن لیبرال دموکراسی مطرح می‌شود، به این معناست که هر انسانی در حیطه عملکرد خود آزاد است جز اینکه آزادی آنها آزادی افراد دیگر جامعه را محدود کند. تنها قیدی که به این نوع آزادی زده شده است تجاوز و تعدی حقوق دیگران است.
وی گفت: منتها انحراف محوری که در این نوع اندیشه و تفکر وجود دارد این است که این پرسش مورد غفلت قرار می‌گیرد که بنیان و خاستگاه آزادی چیست؟ غایت و جهت آزادی چیست؟ آزادی باید در خدمت چه غایت و هدفی قرار بگیرد؟
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه اگر این پرسش محوری را پاسخ دهیم ضعف تفکر غربی در باب آزادی مشخص می‌شود، افزود: با دست یافتن به این جواب، بنیاد نظریه اسلامی در باب آزادی بنا می‌شود که خاستگاه آزادی در اسلام فطرت الهی و اسلامی است. اختیاری که خداوند متعال در وجود انسان به ودیعت نهاده است تا انسان با جهاد آزادی به خدا رهنمون شود تا به این ترتیب جایگاه و منزلت انسان ارتقا پیدا کرده و به ذات باریتعالی برسد.
وی ادامه داد: آزادی به منزله افزایش حیطه نفوذ اختیار انسان است. در صورتی که آزادی معنای حقیقی خود را پیدا کند به این معناست که آزادی کمال خود را پیدا کرده است. این کمال سرسپاری به ساحت ربوی است. بنابراین آزادی در اندیشه اسلامی با ارتقاء و افزایش التزام و بندگی خدای متعال ملازم است.
پیروزمند افزود: به میزانی که انسان از بندگی خدای متعال فاصله بگیرد و تحت سیطره شیاطین نفس و شیاطین بیرونی قرار بگیرد آزادی حقیقی او محدودتر می‌شود. علت آن این است که از منزلت انسانی به منزلت حیوانی سقوط پیدا می‌کند. این سقوط کردن به منزله محدود شدن نفوذ و اختیار انسان در جهت کمال انسانی است. ولو اینکه این فرد در مسیر طغیان ظاهرا قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کند. این دقیقا همین اشتباهی است که در فرهنگ و تمدنی غربی صورت می‌گیرد.
نویسنده کتاب «رابطه منطقى دین و علوم کاربردی» با بیان اینکه تمدن غرب فرض را بر این گرفته است که آزادی احتیاجی ندارد در جهت خاصی مقید شود، گفت: آزادی مقید به کمال انسان است و برای اینکه به کمال انسان دست پیدا کنیم باید بندگی خدا را انجام دهیم.
وی با بیان اینکه تبعیت و آزادی دو طرف یک سکه هستند، در پایان خاطرنشان کرد: آن آزادی که در نظام غرب مطرح می‌شود، معنای متفاوتی با آزادی اسلامی پیدا می‌کند.
وی در ابتدا اظهار داشت: موضوع آزادی در سده‌های اخیر در تمدن غرب ـ موضوع کلیدی است ـ که محور تمدن‌سازی فرهنگ غرب به شمار می‌رود.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم افزود: نکته برجسته آزادی در تمدن غرب این است که اندیشه لیبرال و احترام گذاشتن به آزادی‌های فردی انرژی متراکم انسان‌ها را آزاد کرده است. با آزاد شدن این انرژی انسانی سازوکار لازم برای آزادی انرژی جمعی حاصل شده است به این ترتیب تمدن و علم نوینی پایه‌گذاری شده است. که به صورت فراگیر در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پیروزمند ادامه داد: پشقراولان این آزادی بر این عقیده هستند آزادی که در تمدن لیبرال دموکراسی مطرح می‌شود، به این معناست که هر انسانی در حیطه عملکرد خود آزاد است جز اینکه آزادی آنها آزادی افراد دیگر جامعه را محدود کند. تنها قیدی که به این نوع آزادی زده شده است تجاوز و تعدی حقوق دیگران است.
وی گفت: منتها انحراف محوری که در این نوع اندیشه و تفکر وجود دارد این است که این پرسش مورد غفلت قرار می‌گیرد که بنیان و خاستگاه آزادی چیست؟ غایت و جهت آزادی چیست؟ آزادی باید در خدمت چه غایت و هدفی قرار بگیرد؟
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه اگر این پرسش محوری را پاسخ دهیم ضعف تفکر غربی در باب آزادی مشخص می‌شود، افزود: با دست یافتن به این جواب، بنیاد نظریه اسلامی در باب آزادی بنا می‌شود که خاستگاه آزادی در اسلام فطرت الهی و اسلامی است. اختیاری که خداوند متعال در وجود انسان به ودیعت نهاده است تا انسان با جهاد آزادی به خدا رهنمون شود تا به این ترتیب جایگاه و منزلت انسان ارتقا پیدا کرده و به ذات باریتعالی برسد.
وی ادامه داد: آزادی به منزله افزایش حیطه نفوذ اختیار انسان است. در صورتی که آزادی معنای حقیقی خود را پیدا کند به این معناست که آزادی کمال خود را پیدا کرده است. این کمال سرسپاری به ساحت ربوی است. بنابراین آزادی در اندیشه اسلامی با ارتقاء و افزایش التزام و بندگی خدای متعال ملازم است.
پیروزمند افزود: به میزانی که انسان از بندگی خدای متعال فاصله بگیرد و تحت سیطره شیاطین نفس و شیاطین بیرونی قرار بگیرد آزادی حقیقی او محدودتر می‌شود. علت آن این است که از منزلت انسانی به منزلت حیوانی سقوط پیدا می‌کند. این سقوط کردن به منزله محدود شدن نفوذ و اختیار انسان در جهت کمال انسانی است. ولو اینکه این فرد در مسیر طغیان ظاهرا قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کند. این دقیقا همین اشتباهی است که در فرهنگ و تمدنی غربی صورت می‌گیرد.
نویسنده کتاب «رابطه منطقى دین و علوم کاربردی» با بیان اینکه تمدن غرب فرض را بر این گرفته است که آزادی احتیاجی ندارد در جهت خاصی مقید شود، گفت: آزادی مقید به کمال انسان است و برای اینکه به کمال انسان دست پیدا کنیم باید بندگی خدا را انجام دهیم.
وی با بیان اینکه تبعیت و آزادی دو طرف یک سکه هستند، در پایان خاطرنشان کرد: آن آزادی که در نظام غرب مطرح می‌شود، معنای متفاوتی با آزادی اسلامی پیدا می‌کند.
