علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 1090
مصاحبه
اتحاد، تکلیفی اعتقادی است
حجت الاسلام احمد زنگنه
تاریخ انتشار : سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۰
 
همه اختلاف‌ها به معنای تفرقه‌افکنی نیست. قرآن می‌فرماید: «وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا…» یعنی شما را فرقه فرقه خلق کردیم برای این‌که به جریان ولایت معرفت و شناخت پیدا کنید.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی حجت الاسلام احمد زنگنه، دانش پژوه فرهنگستان علوم اسلامی، در زمینه وحدت اسلامی با سایت خبری مفتاح مصاحبه ای انجام داده است که گزارش آن ارائه می گردد:


***



راهکارهای مؤثر رسیدن به اتحاد و انسجام اسلامی چیست؟

برای پاسخ به این سؤالات باید ببینیم اساساً وقتی از وحدت و انسجام بحث می‌شود، تعریف ما از آن چیست تا بعد از این‌که آن را تعریف کرده و شاخصه‌های آن را احصا کردیم، ببینیم برای تحقق این موضوع به چه صورت باید عمل کرد.

وحدت، رکن تحقق یک نظام است. در واقع از ارکان مهم رسیدن به اهداف خود در جامعه سرسپردگی به یک سری از قوانین، مسائل و ولایت‌ها است و در ذیل آن کفر ورزیدن یا به عبارتی جدا شدن از یکسری ولایت‌های ضد است. طبق آیه شریفه «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت» در واقع دو جریان در تقابل با هم قرار می‌گیرند و برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های خود یک ولایتی را می‌پذیرند. یعنی لازمه رسیدن آن اهداف پذیرش آن ولایت‌هاست.

در مقابل پذیرش این ولایت لازم است از ولایت دیگر تمرد شود. این دو رکن کافی نیست. رکن سومی با عنوان وحدت امت نیز لازم است. یعنی وحدت امتی که مجموعه‌ای از آحاد و گروه‌ها را در برمی‌گیرد. لذا وحدت یعنی هماهنگی و انسجام کثرتی حول یک محور برای رسیدن به یک هدف مشخص. در دل خود وحدت، کثرت و وجود ولایت هم هست. بنابراین وحدت بریده از کثرت و کثرت
«وحدت» را می‌توان یکی از مهم‌ترین اصول و ارکان نظام اسلامی دانست که مؤیدات فراوانی برای اهمیت آن در متون دینی و کلام بزرگان برشمرده‌اند. هم‌چنین موفقیت مسلمانان در جوامع امروزی که استکبار جهانی با تمام توان جهان اسلام و برخی کشورهای اسلامی را نشانه گرفته درگرو توجه به همبستگی و وحدت اسلامی است.
هم جدا از وحدت نیست.

یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌تواند وحدت و انسجام را در جامعه و امت‌های اسلامی تسری دهد این است که دو جریانی که در مقابل و ضد هم حرکت می‌کنند را بشناسیم. به‌ عبارتی ‌دیگر فهم این دو جریان حق و باطل لزوم پیدا می‌کند. هم‌چنین لازم است حدود و ثغور و مرزهای این دو جبهه شناسایی‌ شده و اولویت‌های هر دو جریان را بشناسیم. لذا اولین گامی که ما را به وحدت می‌رساند شناخت و معرفت می‌باشد.

گام دوم تعیین موضع و جایگاه خود است. پس از شناخت، جایگاه خود را در یکی از این دو جریان باید مشخص کنیم. گام سوم تبعیت و تولی از ولایت آن جریان می‌باشد. اگر به این سه رکن توجه داشته باشیم وحدت خود به خود اتفاق می‌افتد.

چه سوابق فقهی و اخلاقی در خصوص اتحاد و انسجام وجود دارد؟

درصد بالایی از احکام ما احکام اجتماعی است، از قبیل احکام تجارت، مسائل حقوقی، احکام خمس، زکات، جهاد و… وقتی گفته می‌شود احکام اجتماعی ارتباط بین مکلفین می‌باشد. مثلاً در جهاد، ارتباط بین فرمانده و نیروهایش را مشخص می‌کند. وقتی گفته می‌شود فقه ما فقه اجتماعی است، یعنی در روابط بین مکلفین تمرکز نموده و منظور از روابط همان وحدت است. یعنی اسلام می‌خواهد ببیند وحدت میان افراد به چه صورت اتفاق می‌افتد تا جریان توحید در جامعه رقم بخورد.

در عرصه اخلاق نیز این بحث وجود دارد. مثلاً در کتاب‌هایی مثل آداب العشره(آداب جلوس و هم‌نشینی) خوش‌خلقی در ارتباطات بین اشخاص اتفاق می‌افتد و اساساً اسلام قصد دارد خوش‌خلقی را رواج دهد که وحدت در جامعه رخ‌داده و گسترش یابد.

بی‌توجهی و عدم رعایت اتحاد و انسجام چه آثار و عواقبی را می‌تواند به دنبال داشته باشد؟

اگر به اتحاد و وحدت توجه نداشته باشیم، ابزار می‌شویم. یعنی به نفع کسانی که به دنبال اهداف تعیین ‌شده هستند، هضم شده و ابزار تحقق اهداف دیگران خواهیم شد. لذا یکی از مهم‌ترین خطرات عدم توجه به وحدت این است که انسان تبدیل به یک ابزار و یک ‌مهره‌ی بی‌اراده، بی‌هدف و بی‌جهت در جامعه خواهد شد.

همچنین عدم توجه به اتحاد و انسجام آفات روحی و روانی نیز به دنبال داشته و حتی فرد دچار اضطراب و چندگانگی شخصیت نیز خواهد شد. بر این اساس انسان خواهد فهمید که بریده از جامعه نمی‌تواند عمل کند.

آیا اتحاد در یک نظام اسلامی فرای یک تکلیف فردی باید به ‌عنوان یک تکلیف سیاسی نیز برای دولتمردان در نظر گرفته شود؟

پاسخ مثبت است. اسلام تکالیف فردی را جدا از تکالیف اجتماعی نمی‌داند و با آن مرتبط است. محور تعالی احکام فردی و حقوقی تعالی احکام سیاسی است. یعنی به میزانی که دنبال حفظ لوازم حکومت اسلامی باشیم به همان اندازه عرصه برای انجام تکالیف فردی نیز آماده‌تر شده است. اتفاقاً آن مقدار که مسئولین ما باید به احکام سیاسی و اجتماعی و حکومتی توجه کنند، به احکام فردی توجهی ندارند. همان‌طور
وحدت، رکن تحقق یک نظام است. در واقع از ارکان مهم رسیدن به اهداف خود در جامعه سرسپردگی به یک سری از قوانین، مسائل و ولایت‌ها است و در ذیل آن کفر ورزیدن یا به عبارتی جدا شدن از یکسری ولایت‌های ضد است.
که امام فرمود «حفظ حکومت از اوجب واجبات است» و تحقق نظام ولایت فقیه از طریق وحدت رخ می‌دهد.

اگر گروهی از دولتمردان به اتحاد و انسجام توجه نداشته و موجب تفرقه‌افکنی شدند، حکم آن چیست؟

عدم هماهنگی سطوحی دارد. بعضی از تقابل‌هایی که بین مسئولین رخ می‌دهد مبارک و باعث خیر و برکت است. نمی‌شود گفت که اختلاف همه‌جا بد است. اتفاقاً چون کثرت داریم هرکس ممکن است فهم متفاوتی نسبت به‌ نظام و انقلاب داشته باشد.

اصلاً نظام شکل می‌گیرد که این فهم‌ها به یک انسجامی برسد. لذا وحدت در فهم و اندیشه نیز مهم است. همچنین همه اختلاف‌ها به معنای تفرقه‌افکنی نیست. قرآن می‌فرماید: «وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا…» یعنی شما را فرقه فرقه خلق کردیم برای این‌که به جریان ولایت معرفت و شناخت پیدا کنید.

اما اگر اختلافی موجب تفرقه بود، ضرورتاً نظام اسلامی باید این تفرقه را حل و فصل کند و مسببین تفرقه را محکوم کند. چون در این حالت کسانی که قصد تفرقه‌افکنی دارند می‌فهمند که در چنین شرایطی وحدت لازم است و سخنان رهبری نیز صحیح می‌باشد.

همچنین این نکته لازم به ذکر است که معمولاً تفرقه‌ای که رخ می‌دهد بین مسئولین و مردم است. لذا لازم است در این خصوص برای مردم روشنگری کرده تا آن‌ها به این بصیرت برسند مسائلی که بین مسئولین رخ داد، جنبه تفرقه‌ برانگیزی دارد. در این راستا به مسئولین تفرقه‌ برانگیز نیز باید تذکر داد و اگر تذکر کارا نبود طبق ضوابط قانونی باید عمل نمود.

حیطه‌ها و حدود اتحاد و انسجام چیست؟ آیا آثار و عواقب آن متوجه کشور ماست یا همه کشورهای مسلمان را دربر خواهد گرفت؟

حکومت اسلامی مختص ایران نیست. ایران مهد حکومت اسلامی بوده است. هرکس که متوجه این شد که حکومت اسلامی چیست و چه هدفی دارد باید در ذیل این حکومت قرار گیرد و به آن کمک کند تا به حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) متصل شود.

لذا حدود اتحاد و انسجام به کشور ما مربوط نبوده و همه کشورهای مسلمان را در بر خواهد گرفت. به ‌علاوه باید در بین امت‌های اسلام و حتی امت‌های غیرمسلمان نیز این وحدت شکل بگیرد و ضرورتاً این روند گام‌ به ‌گام رخ می‌دهد. در زمان غیبت دامنه حکومت اسلامی می‌بایست آن‌قدر وحدت و انسجام پیدا کند که وقتی حضرت مهدی(عج) ظهور کرد هر شخص از هر دین و مذهبی او را بشناسد و این زمینه به ‌واسطه گستره وحدت عمومی در حکومت اسلامی شکل خواهد گرفت.
Share/Save/Bookmark