علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 871
حجت الاسلام محمدجعفر حسینیان(6)
معنای عقل
تاریخ انتشار : شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۰۰
 
اخباری که درباره عقل وارد شده است در معنای اول آن را قوه ای که خیر و شر را درک و جدا می کند و انسان را بر تشخیص اسباب و موانع امور خیر و شر توانا می سازد معرفی می کند و در معنای دوم حالتی نفسانی که انسان را به گزینش خیر و سود و دوری جستن از شر و زیان فرا می خواند. که در واقع این دو یکی است.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، حجت الاسلام محمدجعفر حسینیان، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی در سلسله یادداشت هایی به بررسی «زمینه های دستیابی به تحول در روش عقلانی» پرداختند.

متن پیش رو، بخش ششم از این سلسله یادداشت ها می باشد.



***



عدم تعریف عقل به جنس و فصل در روایات

به نظر می رسد عدم بیان ماهیت و جنس و فصل عقل از سوی معصومان امری اتفاقی نیست و شاید بتوان دلایلی برای آن ذکر کرد.
۱. ظرفیت مخاطبین به گونه ای نبوده که حضرات به بیان ماهیت عقل بپردازند، لذا برای اینکه ملاحظه شأن تخاطب بشود حضرات معصومین علیهم السلام در توضیح عقل به بیان آثار و ثمرات و ویژگی های آن اکتفا نموده اند.

۲. وجه دیگری که می توان بیان کرد عدم جامعیت و انحصار تعریف در بیان جنس و فصل تعریف است. شاید بتوان گفت صرفاً در عرصه مفاهیم کلی نظری است که چنین تعریفی با چنین ویژگی هایی قابلیت صدق و وقوع پیدا می کند، در حالی که اگر از عرصه مفاهیم کلی نظری خارج شویم و فرآیند شکل گیری تعریف را صرفاً به صورت انتزاعی و ارسطویی نبینیم، می توانیم از نمونه ها و توصیفات مختلف درباره عقل «مدل جامع تعریف عقل» را از منابع روایی استخراج کنیم.

با توجه به مطلب ذکر شده و با مطالعه روایات مختلف پیرامون عقل می توان گفت بعضی روایات به بیان «ارکان عقل» می پردازد و بعضی به بیان «ابعاد عقل» و بعضی نیز به بیان «آثار و نتایج عقل» علاوه بر این بعضی نیز به بیان ویژگی های عاقل می پردازد. در مجموع می توان چنین گفت که انسان دارای قوه و قدرتی است که می تواند خیر و شر، حق و باطل را درک و آنها را از هم تفکیک کند (منوط به عدم وجود مانع بیرونی و تمایل نداشتن انسان به جاذ به های کاذب و شیطانی) و غبار شک و تردید را شناسایی کرده، با نیرو و حجت باطنی و فطری از ولایت ابلیس دوری خود را در ولایت حق مستقل کند؛ این نیرو را می توان «عقل» نامید.

مرحوم علامه مجلسی پس از بیان روایات متعدد و تبیین معانی عقل در اصطلاحات مختلف، دو گونه برداشت از مفهوم عقل دارد که در نهایت نیز هر دو به یک امر بازگشت می نماید. اخباری که درباره عقل وارد شده است در معنای اول آن را قوه ای که خیر و شر را درک و جدا می کند و انسان را بر تشخیص اسباب و موانع امور خیر و شر توانا می سازد معرفی می کند و در معنای دوم حالتی نفسانی که انسان را به گزینش خیر و سود و دوری جستن از شر و زیان فرا می خواند. که در واقع این دو یکی است.
آنچه نگارنده از تعریف عقل بیان می دارد، به برداشت مرحوم مجلسی نزدیک است.

ضرورت تعریف الگومند از عقل

قالب گیری ذهنی تعریف نباید وامدار تعاریف فلسفی و انتزاعی باشد. در این صورت ما با کالبد مفهومی خاصی به سراغ روایات می رویم و این کار ما را از دستیابی به حقیقت آن واژه ها و تعاریف نورانی باز می دارد.

بیان الگومند از تعریف عقل به این معنا است که ابتدا از روایات به شناسایی ارکان و مقومات عقل بپردازیم، در مرتبه دوم اصول و اساس سازه عقل مورد تأمل قرار گیرد و در مرحله سوم به بیان آثار و ثمرات و ویژگی ها بپردازیم.

دایره تقسیمات عقل فراتر از تقسیم به «عقل نظری» و «عقل عملی» است؛ زیرا عقل یک وحدت ترکیبی است که قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی، قدرت انتخاب و قدرت انجام فعل دارد. از سوی دیگر چون عقل ذاتاً جهت دار و «ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» است، هر گونه خارج شدن از جهت حق، گام گذاشتن در جهت بی عقلی و شیطنت و جنود جهل است. از این رو هویت عقل چیزی جز حقیقت تعلق به ولایت حق و هویت جهل چیزی جز حقیقت تعلق به ولایت باطل نیست.
Share/Save/Bookmark