علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 1087
در گفتگو با استاد پیروزمند
تهدید عقبه انقلاب اسلامی با کاهش جمعیت
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۴
 
مهم‌ترین عامل رشد جمعیت این است که فرزند آوری به‌عنوان یک ارزش شمرده ‌شده و به ‌عنوان یک رسالت ملی و اسلامی شناخته شود. گفتمان سازی و مطرح‌ شدن این مسأله خودش مستلزم یک سری راهکارها و الزامات درونی است.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی به نقل از پایگاه خبری ـ تحلیلی مفتاح، با توجه به موضوع ضرورت افزایش جمعیت در ایران و نامگذاری ۳۰ اردیبهشت به عنوان روز ملی جمعیت، در گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیأت ‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به بررسی این موضوع پرداخته شده که در ادامه این مصاحبه را ملاحظه می کنید؛


***




راهکارهای ترویج افزایش جمعیت چیست؟

مهم‌ترین عامل رشد جمعیت این است که فرزند آوری به‌عنوان یک ارزش شمرده ‌شده و به ‌عنوان یک رسالت ملی و اسلامی شناخته شود. گفتمان سازی و مطرح‌ شدن این مسأله خودش مستلزم یک سری راهکارها و الزامات درونی است. تلقی نادرستی است که گفته شود فرزند سبب ایجاد محدودیت می شود، این فرهنگ باید مورد نقد قرار گیرد. اتفاقاً باید مشخص شود که فرزند یعنی عقبه نسلی یک خانواده، فرزند یعنی رویش جدید خانواده، فرزند یعنی نشاط و طراوت در خانواده، فرزند یعنی یار والدین در دوران کهولت و ناتوانی.

اگر این معنا از فرزند آوری اتفاق افتد و این مسأله را خانواده‌ها باور کنند طبیعی است که موانع فرزند آوری برداشته می‌شود و خود سبب ترویج افزایش جمعیت خواهد شد. مسأله فرزند آوری و افزایش جمعیت را فقط به‌عنوان یک مسئولیت شخصی و خانوادگی نباید نگاه کرد، بلکه آینده انقلاب اسلامی ایران متوجه این مسأله است به خاطر این‌که نیروی انسانی توانمند، مؤمن، انقلابی و بانشاط همچنان که هم‌اکنون در ایران وجود دارد در آینده نیز به همین صورت خواهد بود. لذا به ‌عنوان یک مسئولیت تاریخی اگر سختی‌هایی را هم باید خانواده‌ها تحمل کنند
به هر مقدار که نیروی انسانی بیشتری داشته باشیم به همان میزان اقتصاد کشور پویاتر خواهد شد. البته باید توجه داشته باشیم که هرچه جلوتر می‌رویم، اقتصادهای مولد به نیروهای ماهرتر و دانشمندتر متکی هستند و باید از تولید انبوه نیروهای ساده پیشگیری کرد.
قاعدتاً باید آن را پذیرا باشند و بتوانند آینده بهتری را بر پایه این دوراندیشی برای نسل‌های بعد رقم بزنند.

ترویج افزایش جمعیت چه مزایایی برای خانواده‌ها به دنبال دارد؟

فرزند را نباید به ‌عنوان یک مانع و هزینه و مشکل مورد توجه قرار داد، بلکه فرزند را باید به‌عنوان یک سرمایه برای خانواده و جامعه قلمداد کرد. البته مشروط به این است که والدین و مخصوصاً مادر زمینه تربیت فرزند را فراهم کرده و بتوانند در این زمینه توانمند ظاهر شوند. محیط‌های پیرامونی مثل نظام آموزش ‌و پرورش و نظام رسانه هم می‌توانند کمک کنند که این تربیت نسلی درست اتفاق بیفتد.

البته نسبت به اشتغال و آسیب‌های اجتماعی باید همه همت کرده و دولت هم در این زمینه پیشتاز باشد. اگر خانواده‌ها امیدوارانه‌تر بتوانند زیر بار این مسئولیت بروند طبیعی است که این مزایا را تن داده و پذیرای الزامات فرزند آوری نیز خواهند شد.

چه رابطه‌ای بین افزایش جمعیت با شعار سال (حمایت از کالای ایرانی) وجود دارد؟

حمایت از کالای ایرانی شعاری برای خودکفایی و رونق اقتصادی در کشور است و اگر این شعار در کشور نه ‌تنها امسال بلکه در سال‌های آینده نیز به ‌عنوان یک فرهنگ دنبال شود، طبیعی است که نیروی کار در سطوح مختلف چه نیروی کارگر ساده، چه ماهر، چه مدیر، چه معلم و استاد همه تلاش می‌کنند که نیروی اقتصادی کشور پرورش پیدا کند. اگر قرار است اقتصاد ایران اقتصاد شکوفایی شود، حتماً بر پایه نیروی انسانی اتفاق می‌افتد.

به هر مقدار که نیروی انسانی بیشتری داشته باشیم به همان میزان اقتصاد کشور پویاتر خواهد شد. البته باید توجه داشته باشیم که هرچه جلوتر می‌رویم، اقتصادهای مولد به نیروهای ماهرتر و دانشمندتر متکی هستند و باید از تولید انبوه نیروهای ساده پیشگیری کرد. هر چند که این سطح از نیروها هم همواره نیازمند جامعه هستند.

طبیعی است وقتی‌ که اقتصاد و دانش و فرهنگ ما واردات محور شود یا اگر بخواهد در درون هم تولید شود از کشورهای غربی الگو بگیرد، نیروی کمتری چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی مورد نیاز خواهد بود؛ اما اگر این فرهنگ تغییر کند نه‌ تنها در درون ایران بلکه اشتغال‌زایی با صادر کردن نیروی انسانی به منطقه(خارج) اتفاق می‌افتد و قاعدتاً موانع برداشته خواهد شد.

سیاست‌های دشمن در راستای ترویج افزایش جمعیت چیست؟

طبیعی است که دشمن به لحاظ این‌که تنگناهای کاهش جمعیت جوان را چشیده و اکنون با دشواری‌های تغییر سیاست‌های گذشته برای ازدیاد جمعیت روبه‌رو است و حتی برای انجام کارهای خدماتی و ساده درکشورهای اروپایی مجبور به پذیرش مهاجرین از کشورهای مختلف شده‌اند و این مهاجرین برای آن‌ها اختلاط فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرده‌اند، لذا برای تولید و رونق اقتصاد مشوق‌هایی را برای فرزند آوری
یکی از راهبردهای مهم برای تهدید عقبه انقلاب اسلامی کاهش جمعیت به ‌ویژه کاهش جمعیت تشیع در ایران اسلامی و به هم زدن توازن قومی و مذهبی در کشور ایران است؛
ایجاد کرده‌اند تا بتوانند شکاف نسلی را پر کنند.

طبیعتاً چون خودشان ضایعات کاهش رشد جمعیت و پیری آن را تجربه کرده‌اند و از آن ‌طرف هم از طریق دلاوری‌های ایرانیان در صحنه دفاع مقدس، مبارزه، بیداری اسلامی، علم و فناوری و صحنه‌های فعالیت‌های فرهنگی ضربه‌هایی دیده‌اند به ‌وضوح متوجه هستند که یکی از راهبردهای مهم برای تهدید عقبه انقلاب اسلامی کاهش جمعیت به ‌ویژه کاهش جمعیت تشیع در ایران اسلامی و به هم زدن توازن قومی و مذهبی در کشور ایران است؛ بنابراین دشمن از این عامل به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تهدید آفرین برای آینده ایران سرمایه‌گذاری کرده و در اسناد بین‌المللی سعی در ترغیب و تشویق آن داشته است.

نقش دولت در راستای ترویج سیاست‌های افزایش جمعیت چیست؟ آیا در این راستا می‌تواند سیاست‌های حمایتی و تشویقی اعمال نماید؟

دولت در دهه ۶۰ تا ۸۰ عمدتاً با سیاست‌های کنترل جمعیت توانسته بود در تغییر الگوی رفتار ازدواج و فرزندآوری تأثیرگذار باشد. البته در این راستا دولت حتماً می‌تواند سیاست‌های حمایتی و تشویقی اعمال کند، منتها بعضی ایران را با کشورهای اروپایی مقایسه می‌کنند که هرکس در اروپا فرزند بیاورد، امکانات مالی در اختیار او می‌گذارند یا پرستار در اختیارش قرار می‌دهند یا معافیت اشتغال برای مادر خانواده وضع می‌کنند.

اگر چه خوب است در کشور ایران نیز به این سمت برویم، ولی اگر بخواهیم واقع بینانه به این مسأله نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که نباید مشوق‌هایی که در راستای افزایش جمعیت پرهزینه هست را متوجه دولت کنیم. به دلیل این‌که حداقل در کوتاه‌ مدت دولت‌ها از هر جناحی که باشند این امکان را ندارند و اگر ما بخواهیم مسئولیت را متوجه دولت کنیم و مسئولیت دولت هم به پشتیبانی‌های مالی محدود و برجسته کنیم امکان‌پذیر نبوده و در نتیجه این سیاست‌ها احتمال دارد با شکست مواجه شود.

به همین خاطر اولاً مردم خودشان باید مسئولیت بپذیرند و توقعی از دولت به میزان زیادی نداشته باشند و ثانیاً دولت هم مشوق‌هایی که سبب کاهش هزینه‌های خانواده‌ها می‌شود، فراهم کند. به ‌عنوان ‌مثال اگر دولت بتواند زمینه اشتغال و تربیت مناسب فرزندان را فراهم کند اولویت بیشتری دارد تا این‌که بخواهد برای هر فرزند مبلغ معینی را بدهد یا خدمات پرستاری به او ارائه نماید.
Share/Save/Bookmark