علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 535
۳
انقلاب اسلامی و فصل جدید حیات جامعه اسلامی
بحران ایدئولوژیک تمدن غرب عامل ایجاد بحران اقتصادی شده است
تاریخ انتشار : شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۰۴
 
انقلاب اسلامی بحران ایدئولوژیک برای تمدن غرب ایجاد کرد و جلوی پیشروی آن را گرفت و باعث ایجاد بحران اقتصادی برای آن‌ها شد و اگر ما بخواهیم برای پیشرفت از این ایدئولوژی شکست خورده استفاده کنیم، شکست می‌خوریم. الزام ما در حوزه اقتصاد، اقتصاد مقاومتی است که این به معنی تولید جدید از معیشت که بر مبنای ایدئولوژی مادی نباشد و این همان هدفگذاری رهبر انقلاب از طرح اقتصاد مقاومتی است.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، پنج شنبه 28 فروردین ماه در جمع فعالین مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با اشاره به فرا تمدنی بودن واقعه ظهور، گفت: واقعه ظهور، یک واقعه فرا تمدنی است و با رویکرد تمدنی نمی‌توان به تحلیل آن و صحبت از آن پرداخت.

مدرس سطح عالی حوزه علمیه قم که در اجلاس سالانه ملی اصحاب عشق در مجتمع یاوران مهدی (عج) در قم سخن می گفت، افزود: دوره ظهور، فراتر از تحلیل‌های ماست و نمی‌توان از ادبیاتی که برای تحلیل تاریخ استفاده می‌کنیم، برای تحلیل آن استفاده کرد زیرا با ظهور منجی عالم بشریت، شب تاریک به پایان می‌رسد و دوره روشنی و صبح تاریخ آغاز می‌شود و از این رو، دوران ظهور را به عنوان تمدن اسلامی نام نمی‌بریم زیرا اصولا یک عالم دیگری است که در حقیقت زمین ظاهر می‌شود؛ همانند بهشت که از آن به عنوان تمدن اسلامی نام نمی بریم.

حجت اسلام والمسلمین میرباقری بعد از طرح این مقدمه، اضافه کرد: تمدنی که می‌خواهیم به سمت آن حرکت کنیم و تا مرز برخورد تمدن‌ها در جهان برای رسیدن به آن پیش می‌رویم، چیست؟ البته تعبیر جامع و مانع در این زمینه کارگشا نیست و برای اینکه بحث از یک نقطه شروع شود از این تعریف استفاده می کنیم. و الا تعریف کاملی نیست. با این رویکرد می‌توان گفت تمدن عبارت است از «مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر که بر پایه یک اندیشه مرکزی شکل می‌گیرند.»

وی افزود: فرآیند شکل گیری تمدن بدین شکل است که اندیشه محوری در جامعه ظهور پیدا می‌کند و همه نیازمندی‌های اجتماعی بر گرد آن شکل می‌گیرند و ساختارهای اجتماعی حول محور این اندیشه تغییر می‌کنند و ساختارهای جدیدی شکل می‌گیرند و به تدریج، تمدن جدیدی شکل می‌گیرد.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با ذکر مثالی به ادامه بحث پرداخت و گفت: فرضاً اگر یک دوره ای اندیشه محوری جامعه، اشرافیت باشد؛ انسان‌ها به شریف و غیر شریف تقسیم می‌شوند و اشرافیت محور طبقه بندی جامعه می‌شود اما اگر این اندیشه زائل شود و اندیشه جدیدی با محوریت برابری انسان‌ها و مشارکت یکسان اجتماعی شکل گیرد، تمدن قبلی دچار زوال شده و مرحله جدیدی از حیات اجتماعی در آن جامعه شکل می‌گیرد.

وی بیان داشت: اندیشه‌های محوری که در جامعه شکل می‌گیرند، تا زمانی که ظرفیت تاریخی آن اشباع شود، عمر می‌کند و وقتی ظرفیت تاریخی آن اشباع شود، دوران آن پایان می‌یابد. اگر اندیشه محوری یک تمدن به پایان خود برسد و بصیرتی جدید پیدا شود، نظام نیازمندی‌ها و مجموعه تلاش‌ها و امکانات، در خدمت اندیشه جدید قرار می‌گیرند و ساختار جدیدی شکل می‌گیرد.

استاد سید محمد مهدی میرباقری در ادامه به نکته مهمی اشاره نمود و افزود: اختیار ما در نظام نیازمندی‌ها ما دخیل است و این بدین معنی است که نمی‌توان سیر تکامل اجتماعی بشر را جبری دانست، حال چه جبر مادی مدنظر باشد، چه جبر الهی .

وی گفت: اختیار انسان، سطوحی دارد و انسان دارای یک قوه اختیار است که جهتی را انتخاب می‌کند و حول جهتی که انتخاب می‌کند، نظام‌های اجتماعی شکل می‌گیرند. نظام همدلی، نظام همفکری اجتماعی و نظام رفتار و و تعامل اجتماعی، بر محور این اختیار شکل می‌گیرند.

مدرس سطح عالی حوزه علمیه در ادامه بیان داشت: نکته مهمتر آن است که جهت اختیار انسان‌ها، دو جهت است که یکی تسلیم در مقابل حضرت حق و پرستش خدای متعال و بندگی در مقابل اوست که در این جهت، انسان سجده و بندگی و پرستش را در همه حوزه‌ها انتخاب می‌کند و نسبت به خداوند متعال بندگی و اعلام عجز را در همه حوزه‌ها (از حوزه عمومی تا حوزه خصوصی )انتخاب می‌کند.

وی افزود: جهت دوم انتخاب انسان، وادی کفر است و ممکن است انسان، جهت کفر را انتخاب کند که این انتخاب، به صورت اجتماعی نیز وجود داشته و ممکن است یک جامعه به طور کامل از مسیر مادی به سمت معنویت تغییر دهد و از پرستش طاغوت به پرستش حق روی بیاورد یا بالعکس. جهت اختیار انسان، هم بر اندیشه و تفکر و دانش انسان حاکم می‌شود و هم بر رفتار انسان حکومت می‌کند و جهتی که انتخاب می‌کند وی را مادی یا معنوی می‌سازد.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، گفت: محوری‌ترین اختیار انسان، انتخاب کفر یا توحید است و خداوند متعال، بر انسان جبر باطنی را تحمیل نکرده است البته ممکن است جبر قانونی حاکم باشد.

وی تاکید کرد: اگر جامعه، توحید را اختیار کرد و انسان‌ها اختیار پرستش حق را قبول کردند، باید در ذیل ولایت پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) حرکت کنند زیرا هیچ اراده ای نمی‌تواند پرستش حق را اختیار کند مگر در زیر ولایت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) و کسانی که پرستش حق را اختیار می‌کنند، در ذیل ولایت ولیّ حق، طی طریق می‌کنند.

استاد حوزه علمیه قم افزود: محور کل پرستش حق در عالم، حول ولایت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) است و همه خانه‌های انبیاء و ائمه، از نور وجود پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بهره گرفته‌اند و همه این خانه‌ها، حول محور نبی اکرم (صلوات الله علیه و آله) شکل گرفته‌اند که همه اراده‌های انسانی، حول محور نبی اکرم (صلوات الله علیه و آله) برای عبادت حق تجمع می‌کنند که اولین کسانی که حول این محور تجمع کرده‌اند، انبیاء هستند و از این طریق یک جامعه تاریخی شکل می‌گیرد.

وی تصریح کرد: جریان ولایت تاریخی باطل نیز محور دارد که محور آنها فراعنه و دشمنان نبی اکرم (صلوات الله علیه و آله) هستند و همان طور که همه اراده‌های حق، حول محور نبی اکرم (صلوات الله علیه و آله) هستند؛ همه اراده‌های باطل نیز حول محور دشمنان ایشان جمع می‌شود.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری خاطرنشان کرد: در این دو جریان هم اخلاق و احساسات و هم اندیشه‌ها و رفتار شکل می‌گیرد و حول این نظام تاریخی و اجتماعی است که اندیشه‌های تاریخی شکل می‌گیرند. در واقع اندیشه‌های تمدن ساز در تاریخ اتفاقی شکل نمی‌گیرند بلکه ذیل این دو اراده انسانی شکل می‌گیرند.

وی تاکید کرد: اراده‌های انسانی چه بخواهد کافرانه زیست کند یا موحدانه، باید حول یک اندیشه متمرکز شود و وقتی جمع شدند، محورشان یا نورانی‌ترین محور الهی است یا تاریک‌ترین و ظلمانی ترین محور تاریخی زیرا تمدن‌ها یا گرد کلمه نور شکل می‌گیرند یا گرد جریان ظلمات. پس مشخص شد که تمدن یا در وادی ظلمات است یا وادی نور و متناسب با مرحله تاریخی پرستش انسان است که بسط تمایلات و افکار صورت می‌گیرد و پیچیده تر شدن همه ویژگی‌های جامعه، حول محور پرستش است.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری تصریح کرد: با این اوصاف، حجاب ظلمانی مدرنیته که ادامه سقیفه است، هیچ وقت در تاریخ این چنین امکان فراگیری نداشته است، البته نور ائمه (علیهم السلام) برای مومنین فضا را روشن می‌کند اما فضای پیچیده ای است و هر چه نظام اراده‌ها پیچیده تر می‌شود، طبیعی است که دو طرف با رشد و تکامل روبرو می‌شوند.

وی در ادامه گفت: در واقع آمدن کتاب الهی، آخرین مرحله ظهور حق است و این ظهور به وسیله پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) منتشر شده و تا ظهور ادامه پیدا می‌کند و با تکامل این جبهه، تکامل ادیان و وحی صورت می‌گیرد که تکامل آن با وحی مرتبط است و با نزول قرآن، حقیقت ولایت در جهان پدیدار می‌شود.

وی تاکید کرد: نظام ولایت جبری نیست و با انتخاب انسان‌ها مشخص می‌شود و هر کسی با انتخاب خود، نظام خود را انتخاب می‌کند.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم افزود: تمدن‌های تاریخی در خط فکری خاصی هستند یا معنوی یا مادی گرا هستند و بسیاری از تمدن‌هایی که از بین می‌روند، در خط فکری ای هستند که با هر دلیلی از بین رفته‌اند اما خط فکری آن‌ها از بین نرفته و در تمدن دیگری تجلی یافته است که هم اکنون مدرنیته همان خط فکری مادی است.

وی افزود: وقتی جامعه ای صنعتی می‌شود، اخلاق آن هم صنعتی می‌شود و این خلطی است که صورت گرفته و می‌گویند در بدو هجوم صنعت به ایران، علما با صنعتی شدن مخالفت می‌کرده‌اند. در واقع دو جریان وجود داشته که همواره به دنبال حرکت از سلطنت به مشروطه اسلامی و از مشروطه اسلامی به انقلاب اسلامی است و دیگری به دنبال مشروطه و انقلاب صنعتی است.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری در ادامه خاطرنشان کرد: ما با فرایند تحول فلسفی غرب مخالفیم ولی با اندیشه و فلسفه که مخالف نیستیم. در واقع با فرآیند ایدئولوژی سازی غرب مخالفیم. آن ایدئولوژی حاکم بر تجدد که نگاه تمدنی جامعه را تغییر داده است، زمینی ساختنِ زندگی انسان و قطع ارتباط وی با وحی بوده است که سه اصل کلی آن، اومانیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم است.

این مدرس سطح عالی حوزه علمیه همچنین تاکید کرد: تمدنی که انبیاء آورده اند، نقطه مقابل این نگاه است و شامل توحید، ولایت انبیاء و ائمه حق است که در ابتدای قرآن با عنوان سجده ملائکه بر آدم از آن ذکر شده است و هم اکنون عالم ملکوت در حال سجده دائمی در مقابل نبی اکرم (صلوات الله علیه و آله) است.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری افزود: روح حاکم بر اومانیسم، نفس انسان است و انقلاب اسلامی، مرحله جدیدی از حیات جامعه اسلامی را بر محور توحید و حاکمیت حق شکل داده است.

وی در ادامه تصریح کرد: این جریان به وقوع پیوسته و کار به جایی رسیده است که یک جبهه متحد و واحد در مقابل جریان تجدد شکل داده است و در مقابل جهان غرب ایستاده است و اجازه جهان شمولی به آن نمی‌دهد و تمدن غرب در فکر دهکده واحد جهانی بود.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: تمدن غرب می‌گوید که یک دهکده واحد جهانی وجود دارد که یک کدخدا دارد و جنگ چهارم را برای همین راه انداختند که با دیگر تمدن‌ها مقابله کنند و ایدئولوژی آمریکایی را بر جهان حاکم کنند.

وی تاکید کرد: ما نیز قصد داریم که جهان را ایدئولوژیک کنیم و ایدئولوژی توحیدی را بر جهان حاکم کنیم . الان در یک درگیری تاریخی قرار داریم . نقطه خاصی که قرار داریم، یک پیچ تاریخی است و این درگیری، صد درصد به نفع اسلام است که در کل جهان به نفع اسلام و در جهان اسلام، به نفع جبهه اهل بیت (علهیم السلام) است.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری افزود: هم اکنون دوران سر بازکردن زخم کهنه جهان اسلام است و در نهایت جبهه اهل بیت (ع) پیروز می‌شود و تمدن اسلامی در حال ظهور و بروز است و اگر به سمت استفاده از الگوی های غربی برویم، شکست می‌خوریم زیرا ظرفیت اراده تاریخی اولیاء طاغوت که اندیشه محوری تمدن مادی است، به سر آمده است زیرا ایدئولوژی مدرن، آخرین اندیشه محوری تمدن مادی است که شکست خورده است.

وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی یک بحران ایدئولوژیک برای تمدن غرب ایجاد کرد و جلوی پیشروی آن را گرفت و همین مسئله باعث ایجاد بحران اقتصادی برای آن‌ها شد و اگر ما بخواهیم برای پیشرفت از این ایدئولوژی شکست خورده استفاده کنیم، شکست می‌خوریم.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: از این رو راه پیشرفت ما، اقتصاد مقاومتی است زیرا الزام ما در حوزه اقتصاد، اقتصاد مقاومتی است که این به معنی تولید جدیدی از معیشت است که بر مبنای ایدئولوژی مادی نباشد و این همان نکته ای که رهبر انقلاب از طرح اقتصاد مقاومتی هدف گرفته‌اند.
Share/Save/Bookmark
 


سیده رقیه حسینی
United Kingdom
۱۳۹۳-۰۳-۲۳ ۰۰:۳۸:۴۱
عالی بودمن اقای میرباقری راخیلی دوست دارم وبحثهای ایشان راگوش میدهم. (222)
 
۱۳۹۴-۰۸-۱۱ ۱۶:۱۷:۱۱
جای سوال است که چرا در دنیای امروز منشاء و محل پیدایش ابتدایی تقریبا تمامی علوم و پیشرفت های بشری، یونان باستان و غرب معرفی می شود؟! معرفی شدن غرب بعنوان مرکز پیدایش علوم، باعث شده تا آنها خود را یگانه صاحبان و وارثان علم و فناوری، چه در زمان گذشته و چه در زمان حال، در جهان بدانند. که همین موضوع باعث نوعی سلطه گری و انحصار طلبی علمی توسط کشورهای غربی گردیده است. درست است که اسلام بسیار به علم آموزی حتی از غیر مسلمانان تاکید داشته، ولی این موضوع نباید باعث شود علاوه بر علم، فرهنگ های نادرست و خود باختگی را هم به همراه آن بپذیریم. و باید صحت و درستی آنها مورد بررسی قرار گیرد.
حقیقت آن است که برخلاف چیزی که سال هاست تبلیغ می شود، غرب مرکز پیدایش و گسترش علوم نبوده است. زیرا تقریبا تمام دانشمندان مطرح غربی در دوران باستان از مناطق کوچکی در شرق اروپا یعنی یونان و مقدونیه بوده اند که آن هم بدلیل ارتباط و استفاده علمی از تمدن های شرق بوده است و مابقی پهنه وسیع اروپا مانند: امپراطوری رم، بریتانیا و... فاقد چنین اندیشمندانی در این سطح بوده اند.
متاسفانه این نگرش به همراه علوم غیر بومی وارد کشور شده و بسیاری از اساتید محترم ما نیز بدون تحقیق کافی آن را پذیرفته اند. بعنوان نمونه استادی شناخته شده در خصوص تاریخچه علم آمار می گفتند که این علم ابتدا در یونان بوجود آمد و آن هم به این شکل که چوپانان یونانی برای شمارش گوسفندان خود از نوعی آمارگیری ابتدایی استفاده می کردند. بنده به این استاد محترم عرض کردم که چرا بر یونان تاکید دارید؟! در صورتی که در طول تاریخ در همه جای دنیا تمامی چوپان ها برای شمارش گوسفندان خود یقینا از یک روش آمارگیری استفاده می کردند. چرا از زحمات و خدمات عظیم علمی کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای مسلمان کمتر سخن گفته می شود؟! در حالی که این مسلمانان بودند که با گسترش علوم مختلف و پیشرفت های علمی خود موجب ایجاد پیشرفت های امروز بشر گردیدند. آیا ترویج این نگرش باعث خودباختگی کشورها و قبول سلطه فکری غرب که به دروغ مدعی ایجاد و گسترش علوم در گذشته و حال می باشند، نیست؟! (267)
 
مسافر
۱۳۹۴-۱۰-۲۹ ۱۹:۲۲:۰۸
خیلی عالی بود. مباحث حاج اقا میر باقری همیشه عالی است. اگر فایل صوتی هم برای دانلود ارائه شود،ممنون می شوم. (279)