علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 471
۶
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم؛
تمدن‌مدرن مهم‌‌ترین حجاب ظهور آیه غیب الهی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۹
 
عصر ظهور، عصر ظهور کلمه غیب در کل عالم است. امروزه تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است. محور مدرنیته، مستکبرین عالم هستند. آنها امروزه ائمه نار هستند. جریان تجدد ما را به دنیا معتاد کرده است. این خاصیت تمدن غرب است که نمی توان در آن منکر را از معروف مجزا کرد. تمدن غرب در حقیقت اتاق فرمانی است که کل جهان را به فساد و ظلمت می برد.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، هفتمين جلسه انجمن نظام شناسي قرآني در مديريت و تربيت اسلامي با حضور اساتيد و دانش پژوهان و با سخنراني حجت الاسلام والمسلمین سید محمدمهدی ميرباقري رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، در تاریخ 92/4/7 در محل مؤسسه فرهنگي صابره برگزار شد.
در ادامه خلاصه ای از سخنان حجت الاسلام و المسلمین استاد سيد محمد مهدي ميرباقري، با موضوع "نظام ولايي" تقدیم می گردد :

ملائکه از طريق معرفت به روح، به معرفت پروردگار رسيدند

... سجده در مقام روح واقع مي شود. روح در جسم مسوّي شده ظهور مي يابد. "فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ" (حجر۲۹) تعبير روح براي مقام امام است که بايد با شناسايي گوهر وجود او، به معرفت خدا رسيد.

نبي اکرم(ص) سرچشمه ايمان است و بقيه ايمان ها از اوست. علم نبي اکرم(ص) که علم الکتاب و تبياناً لکل شيء است در همين روح است. در واقع وحي نبي اکرم(ص)، القاي روح به نبي اکرم (ص) است. امام صادق (ع) در جمعي فرمود: اين کتاب که هادي بندگان است در قالب روح به نبي اکرم(ص) وحي شده است و همه حقايق در اين روح است و پس از نبي اکرم (ص) به حضرت علي (ع) و سپس ما (ائمه عليهم السلام) رسيد. کامل شده روح القدس که از آنِ انبياء بوده، در وجود اهل البيت (ع) است. روح القدس حجابي ندارد و از غفلت و لهو و لعب و هرگونه خطايي به دور است. وجود امام غير از جسم معمولي است و حقيقتي دارد که بايد آن را شناخت. بنابراين نبايد در جسم امام محدود شد که در غیر این صورت، ما هم خطاي ابليس را مرتکب خواهيم شد. روح بود که قائل مقام خليفه اللهي شد و اسرار و اسماء اشياء بر او القا شد، اما ابليس اين را نديد و فقط گِلِ وجود آدم را ديد. در حقيقت، سجده ملائکه سجده در مقابل گِل نبود بلکه سجده در برابر روح بود. اين امتحاني بود براي ملائکه که در قالب گِلي به آنها نشان داده شد. به عبارت ديگر خداوند آنها را با مجهولات امتحان کرد. وقتي ملائکه در برابر کلمه روح سجده کردند در حقيقت، روح براي آنها آشکار شد و از طريق معرفت به آن روح، به معرفت پروردگار رسيدند.

خليفة الله خود پيامبر(ص) و حضرت علي (ع) هستند

وحي پيامبر اکرم (ص) مستقيماً از جانب خداست و حقيقت علم از طريق کلمه نور به ايشان داده شده است. خليفه الله خود پيامبر(ص) و معصومین (ع) هستند. پس سجده ملائکه در برابر خليفه الله در حقيقت سجده در برابر اين اجسام نوراني است. اما اين امتحان براي استکبار زدايي از ملائکه بود. اگر خداوند روح را در قالب نور به ملائکه نشان مي داد امتحان آنها راحت مي شد. همانگونه که خداوند پيامبر(ص) و اهل البيت(ع) را در مقامات مختلف خلق کرد. زماني ائمه حول العرش قرار گرفتند و زماني که روح در قالب جسم نوراني در عالم ملائکه ظاهر شد نزديک بود ملائکه ايشان را با خدا اشتباه بگيرند. حقيقت نبي اکرم(ص) همان روح الهي است که در قالب جسم نوراني آمده است. اگر آن روح نباشد اين جسم، پيغمبر نيست. روح پيغمبر (ص) و ائمه (ص) همه مراتب توحيد و ايمان و کتاب و علم را داراست. وقتي امام به امامت مي رسد بين او و خداي متعال هيچ حجابي نيست و در مقابل امام عمودي از نور واقع مي شود که همان روح القدس است که امام همه حقايق را در آن مي بيند و اين نور رابط بين امام و خداست. ائمه (ع) و پيامبر (ص) آن کلمه نور الهي است و هرکجا نوري است شعاع آن نور است. امام (ع) کلمه ماء است که هرکجا هست، آنجا حيات است. طهارت از اوست. "وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ "(انبياء۳۰) ، "وَ يُنَزِّلُ عَلَيْکمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَکم‏(انفال۱۱)" سماء مقام نبي اکرم(ص) است و ماء مقام اميرالمومنين(ع). امام کلمه ايمان است. امام انوار ايمان در عالم است. " حَبَّبَ إِلَيْکمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في‏ قُلُوبِکمْ وَ کرَّهَ إِلَيْکمُ الْکفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ"(حجرات۷)

امام کلمه عدل الهي است عدل، خود امام است و چيزي غير از امام نيست. اگر کسي بخواهد عادل شود بايد نوري از امام در وجودش بيفتد. اگر شعاع انوار امام در عالم بتابد عدالت حاکم خواهد شد. امام مثل نور خداست که اگر در قلبي افتاد اين قلب مشکات نور الهي است. قلوب مومنين منعکس کننده انوار وجود ائمه (ع) است و هيچ گاه محيط بر آن نور نخواهد شد. معرفت ائمه، معرفت الله است. و بدون شناخت امام نمي توان به شناخت خدا رسيد.

مراتب رسيدن به معرفت امام

۱. وادي تسليم
۲. وادي تطهير
۳. وادي تنوير

۱- وادی تسلیم: همان مقام امتحان است. تسلیم در برابر امام اولین قدم در وادی معرفت است. خود تسلیم نیز مراتبی دارد و اولین قدم تسلیم، تسلیم جوارح است به این معنا که چشم، گوش، زبان و سایر جوارح را تسلیم ائمه کنیم و هر آنچه نارضایتی امام را به دنبال دارد انجام ندهیم. باید به این نکته توجه داشت که حتی در وادی تسلیم هم نباید خود را صاحب اختیار دانست و مثلاً گفت این من بودم که تسلیم شدم بلکه در مقام تسلیم هم ما فقیر هستیم. بعد از تسلیم جوارح نوبت به تسلیم فکر و قوه خیال می رسد. اگر خیال خود را رها کنيم، شيطان آن را تصرف مي کند ما را به سراب مي رساند. مرحله بعد، تسلیم قلب است و پس از آن تسلیم صدر و سپس فؤاد. قلب باید تسلیم باشد اگر کسی تنها در دلش به حکم خدا اعتراض کند حتی اگر آن را به زبان نیاورد، مشرک است.

۲- وادی تطهیر: وقتی تسلیم شدیم مانند بیماری هستیم که خودش را به پزشک تسلیم کند، سپس پزشک برای تطهیر او از بیماری ها تلاش می کند. در این صورت خداوند متعال با تطهیر خود ما را از هرگونه شرک، آلودگی و غفلت خارج می کند. و ما را از وادی ظلمات و اولیای طاغوت به سمت وادی ولایت ائمه(ع) که همان وادی توحید، نور و طهارت است هدایت می کند. "يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور"(بقره۲۵۷) یعنی اگر کسی تطهیر شد خداوند او را به سمت نور می برد. در وادي تطهير، آلودگي ها و ناپاکاهي ها را شست و شو مي دهند و آنگاه موحد مي شويم.

۳- وادی تنویر: وقتی پاک شديم آنگاه وادی تنویر است. پس از تطهير توسط خداوند، انوار ولايت مثل خورشيدي که طلوع مي کند در قلب انسان وارد مي شود و انوار امام ما را نورانی و طاهر می کند. و قلب انسان چراغدان و مشکات نور امام مي شود در نتیجه انسان معرفت امام را خواهد شناخت. در حقیقت سیر در وادی نور از اینجا شروع می شود و قبل از آن انسان گرفتار حجب ظلمانی است.

کسی که در وادی ظلمات و نظام طاغوت است گرفتار حجاب های ظلمانی است و در آنجا بویی از توحید و اخلاص نمی آید. وقتی وارد نور شود از حجاب ظلمانی رهایی می یابد. قلب همه مومنین در وادی نور است اما به سبب گناهانی که مرتکب می شوند حجاب ظلمانی دارند چرا که هر گناهی حجاب ظلمانی و خروج از ولایت معصومین (ع) است.

اگر قلب کسی اولیای طاغوت را دوست داشته باشد کلاً در حجب ظلمانی است. اگر قلب فردی محب اولیای نور باشد اما گوش و زبان او در وادی ظلمات باشد ظلمات جزیی است و اگر گوش و زبانش هم از ظلمات بیرون آمد حجب نورانی است. در این صورت ظاهر و باطن انوار و شعاع نور امام است و محبت امام در قلب و گوش و زبان او هم جاری است.

وادی ولایت امیرالمونین(ع) از اول تا آخرش درجات توحید و درجات نور است

وادی ولایت معصومین (ع) از اول تا آخرش درجات توحید و درجات نور است. مقام اخلاص تام، مقام فنای در ولی الله و ظهور تام ولی خدا در آنان است که برای انبیای مرسل، ملک مقرب و انسان های ممتحن است.

معرفت از عالم بالا می آید. سهم ما تسلیم کردن است. اگر انسان تسلیم شد ماء ولایت جاری می شود و او را شستشو می دهند در این صورت انوار ولایت در قلب او ظهور پیدا می کند. در نتیجه مومن و محب می شود و از فرمان نفس و شیطان و اولیای طاغوت آزاد می شود و با ولایت حضرت امیر(ع) جلو می رود.

ولایت معصومین (ع) مقاماتی دارد. در زیارت جامعه کبیره هر سلام یک مقام است که هرکدام را که درک کنیم از همان باب وارد آن می شویم. هر مقامی از مقامات ائمه یک باب توحید است که اگر وارد شویم پاک می شویم اگر همه درها باز شود به حقیقت امیرالمونین(ع) می رسیم. ما می خواهیم به اسم اعظمِ اعظمِ اعظم راه پیدا کنیم که اگر به آن برسیم این کنه توحید و معرفت است. اگر کسی به اینجا برسد امام را بیش از همه دوست دارد و خلیل می شود و کنه نورانیت را درک می کند. اگر به این مقام رسیدیم مقام معرفت به نورانیت است این مقامی است که امام در قلب انسان ظهور پیدا می کند. باید توجه داشت که تنها شعاع نور امام در وجود انسان می آید و ما محیط به نور امام نمی شویم. اگر نور امام در قلب ما ظهور پیدا کند امام همیشه همراه ماست. امام باید در قلب، طلوع کند که اگر اینگونه شد حجاب ملکوت برداشته می شود و سیر در ملکوت هم با امام انجام می شود. کسی به نورانیت نمی رسد مگر اینکه خداوند تطهیرش کند. وادی رسیدن به ولایت ائمه بعد از وادی تطهیر است. مقام سلم مقدمه تطهیر و تطهیر مقدمه نورانیت است.

امام زمان (عج) آیه غیب الهی است

امام زمان (عج) آیه غیب الهی است که از غیب می آید و در عالم ظهور پیدا می کند و آیه نبوت نبی اکرم را کامل می کند. غیر از اینکه جسم امام غایب است حقیقت ولایت نیز در غیبت است.

عصر ظهور، عصر ظهور کلمه غیب در کل عالم است. "وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى" (ليل۲) خورشید این آیه امام زمان (عج) هستند. ظهور امام زمان (عج) برابر با ظهور غیب در عالم است یعنی ملکوت تنزل می یابد. امام زمان (عج) وقتی ظهور می کند غشاء و حجاب از عالم برداشته می شود و عالم، عالم ملکوت می شود. در حقیقت عالم، بهشت می شود و نور الهی همه جا ظهور پیدا می کند. تا وقتی آن حجاب از حقیقت امام و ولایت برداشته نشود با حضور جسم هم اتفاقی نمی افتد همانگونه که امیرالمونین (ع) جسمشان حضور داشت اما ولایتشان در حجاب بود. تک تک ما باید با تسلیم خود به نور برسیم و ظهور برای ما محقق شود. اگر قلبي مورد ظهور نور امام قرار گرفت، يقين مي آيد و حجاب ملکوت برداشته مي شود.

تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است

امروزه تمدن مدرن مهم ترین حجاب ظهور است. محور مدرنیته مستکبرین عالم هستند. آنها ائمه نار هستند. جریان تجدد ما را به دنیا معتاد کرده است. این خاصیت تمدن غرب است که نمی توان در آن، منکر را از معروف مجزا کرد. تمدن غرب در حقیقت اتاق فرمانی است که کل جهان را به فساد و ظلمت می برد. طبق آيات سوره کهف: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً (۱۰۳)الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً (۱۰۴) ترجمه: بگو: «آيا شما را از زيانکارترين مردم آگاه گردانم؟»[آنان‏] کساني ‏اند که کوشش‏شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مي ‏پندارند که کار خوب انجام مي ‏دهند."

خاسرین کسانی هستند که همه تلاششان برای حیات دنیاست و آن را نیکو می دانند. با ظهور امام زمان (عج) جهان تا جایی نورانی می شود که سلمان ها و ابوذرها برمی گردند و از شعاع نورانیت امام زمان (عج) و ائمه (ع) بهره مند می شوند. چون می فهمند که هنوز از امیرالمونین (ع) بهره کافی را نبرده اند ...
Share/Save/Bookmark
 


سعید
۱۳۹۲-۰۵-۱۲ ۱۳:۲۰:۰۲
سلام بر حجت الاسلام والمسلمین سید محمدمهدی ميرباقري
خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید... (99)
 
جبرییلی
۱۳۹۲-۰۸-۱۸ ۱۸:۴۵:۴۲
خداوند استاد عزیز را برای ما و جهان تشیع حفظ کند (140)
 
علیرضا
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۲۰:۳۶:۲۱
متاسفانه تمدن مدرن مانند کشتی ای است که ما سوار آنیم و اگر ایراداتی دارد یا کلا باطل است نمی توانیم از آن پیاده شویم و تعمیرش کنیم یا سوار کشتی دیگری شویم. هر نظریه ای که به نقد مدرنیته و تبیین تمدن دیگری می پردازد باید به این نکته توجه داشته باشد. (191)
 
رضا صادقی
۱۳۹۳-۰۸-۲۰ ۰۹:۴۴:۲۷
جواب علیرضا به نظرم بهتر از تمام سخنرانی جناب میرباقری است. چنین سخن گفتنی که سراسر مقاله از آن انباشته شده راه به جایی نخواهد برد. چرا که اساس کار را بر نفی نهاده است و در ضمن هیچ راهی را نشان نمی دهد که بتوان از آن راه به جایی دگر رفت و سعادت مند شد! خیلی ببخشید ولی این حرف زدن ها بیشتر به کار مدرسه راهنمایی می خورد. (239)
 
علی
۱۳۹۴-۰۹-۲۲ ۲۳:۵۵:۲۰
این سخنرانی با هدف نقد بیان شده و طبیعیه که به معرفی راه جایگزین نپردازه در سایر سخنرانیها می تونید راه یا به تعبیر شما کشتی پیشنهادی ایشون را پیگیری کنید. (278)
 
اعظم
۱۳۹۵-۰۹-۰۳ ۱۲:۱۴:۳۱
با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد محترم
لطفا ای کاش فایل صوتی سخنرانی را هم در اختیار مخاطبان قرار می دادید. سخنرانی های استاد معظم به حدی عالمانه ایراد می شود و سخنانشان به حدی دقیق و سنجیده بیان شده است که ما بارها متن ها را مطالعه می کنیم و بارها سخنرانی ها را گوش می کنیم و هر بار نکته جدیدی و درس جدیدی می آموزیم. حتی هر کلمه ای را هم باید با دقت و تامل فهمیدو نمی توان به سادگی از حتی کلمه ای گذشت.امیدواریم توفیقات ایشان روزافزون باشد. خدا را برای این نعمت بزرگ شکر می کنیم. (316)