علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 768
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم؛
امداد جامعه کفار، امتحان جامعه مومنین
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۰
 
اگر شما حركت جوهری را در مثلا نهاد انسان و جامعه انسانی هم ببريد باز منافات با عرض ما ندارد. خدمتتان عرض كردم كه ما كه می گوييم «اختيار هست» نمی خواهيم بگوييم در همه سطوح، اختيار ما دخيل است. ما مي‌توانيم يك كاری كنيم قيامت بپا نشود!؟ ما می توانيم كاری كنيم ظهور واقع نشود؟! ما می توانيم جلوی رجعت را بگيريم!؟ اصلا اين طوري نيست. اينها امور حتمی است «يُريدُ اللَّهُ» اراده الهی به او تعلق گرفته و در آن افق، اراده ما كارگر نيست. اما اينكه مسير حركت عالم چطوری به سمت ظهور حركت بكند، با چه نقطه مختصاتی، ما كجا بايستيم؛ اين به اختيار ما بستگی دارد.
 
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، دوازدهمین جلسه از سلسله جلسات "تبیین گفتمان تمدن نوین اسلامی" در استان البرز با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو خبرگان رهبری با موضوع «امداد جامعه کفار، امتحان جامعه مومنین» برگزار شد.
 
***



 حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری با توجه به مباحث جلسات گذشته، با اشاره به دلیل اختلاط جامعه مومنین و کفار اینگونه ادامه داد: «بر اساس معارف دينی می توان گفت: در تاريخ اجتماعی بشر در دنيا، درگيری مستمری وجود دارد. وقتی اختلاطِ بين اين دو جبهه اتفاق افتاد، درگيری ضروری می شود. اين درگيری، بستر رشد و پيدايش اخلاص رفيع‌تر و بالاتری در جبهه مومنين و جدا شدن صف مومنين از صف كفار و رسيدن جبهه کفار به اوج طغيان خودش است.»


- ناگزیری اختلاط جامعه ایمانی و کفار


- درگیری دائمی جبهه ایمانی و کفار


استاد میرباقری با توجه به نحوه امداد خداوند از جبهه کفار اشاره کرده و اضافه نمود:« در اين درگيری، يكی از امتحانات خيلی جدی و سختی برای مومنين اين است كه خدای متعال جبهه شيطان را امدادهای ظاهری می كند و انواع رزق‌های ظاهری، در اختيار آنها قرار می دهد. گاهی اوقات اين امدادی كه خدای متعال نسبت به جبهه باطل می كند، موجب سخت شدن كار بر مومنين می شود. مثل همین مظاهر قدرت و ثروتی كه در اختيار كفار قرار گرفته و به حسب ظاهرْ رفاهی و خوشی ای كه در  دنيا دارند، در مقابل خيلی از مومنين را گرفتار كرده. به عبارت دیگر در اين اختلاط، ما با آنها آميخته شديم، عالم‌مان جدا نيست. در اين عالم، آنها بر سر خدا و اصل توحيد، با ما می جنگند. و در ادامه امداد هم می شوند، دارای يك زندگی -به حسب ظاهر- بسيار خوب، دارای رفاه، امنيت، بهداشت و همين شاخص‌هايی كه خودشان برای توسعه می گويند. گاهی اوقات اين امدادها، يك فتنه و امتحان سنگين برای مومنين می شود كه اگر ما بر حق هستيم يا آنها بر باطل هستند، چرا آنها اين قدر امكانات دارند؟ شاید ما راه را اشتباه می رويم!!»

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به ابتلائات جبهه مومنین به گوشه دیگری از فضای امتحانات اشاره کرد:« گاهی اوقات از اين عجيب تر، سختی هايی است كه متوجه جبهه مومنين می شود. نه فقط آنها در خوشی اند، مومنين واقعاً در سختی فراوان‌اند. مثلا جمعيت شيعه را در عالم و اينكه همه فشارها روی شيعه است، از گرسنگی تا قحطی تا محاصره تا حمله نظامی و امثال اينها قابل تأمل است. ولی در اروپا مشغول خوشگذرانی و عياشی هستند. اين واقعا يك امتحان سختی بوده برای مومنين كه گاهی تزلزل و ترديد ايجاد می كرده.»


- سخت بودن شبهه های عینی برای جامعه مومنین

ریاست فرهنگستان علوم اسلامی قم با اشاره به دشوار بودن شبهه های عینی در زندگی مومنین اشاره کرد:« خدا رحمت كند استاد ما را، می فرمود اين مظاهر تمدن غرب، شبهه‌ای كه نسبت به حقانيت اسلام ايجاد می كند، كمتر از شبهات نظری نيست. از اين شبهه ها به شبهه عملی تعبير می كرد. مثال می زدند - البته آن موقع هنوز تكنولوژی اش در ايران نيامده بود - اينکه تلويزيون نشان می دهد كه فلان اروپايی از طبقه پانزدهم برجش، ماشين آخرين سيستمش را روشن می كند،در زمستان گرم می كند  يا كولرش را روشن می كند  و خنك می كند، سپس سوار ماشين می شود؛ اين، شبهه‌اش برای اسلام، از شبهات نظری كمتر نيست. اين همان شبهه است كه اگر اينها كافرند، پس چرا اين طوری اند؟ به نظر من اين شبهه وقتی عميق می شود، دامن بعضی بزرگان را هم می گيرد.
من نسبت نمی دهم به آن شخصی كه اين حرف را زده ولی مشهور است. نتيجه‌اش اين می شود که وقتی به اروپا می رود، می گويد در اروپا اسلام هست، مسلمانی نيست. اينجا مسلمانی هست، اسلام نيست!!»

استاد میرباقری با استفاده از آیات قرآن برای تکمیل بحث این گونه ادامه داد:« يكی از امتحانات سخت ما كه در قرآن گاهی به اشكال مختلف بدان اشاره شده است. که بعضی اوقات امكاناتی كه خدا به آنها داده و می فرمايد خيال نكنيد كه اين امكانات براي آنها «خير» است «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً». گاهی می فرمايد «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ» اين مال و فرزندی كه ما به آنها داديم، موجب شگفتی شما نشود، شما را مشغول به خودش نكند. «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ‏». خدا با همين امكانات، آنها را در دنيا عذاب مي‌كند.
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ» خطاب، به ما است. دو چشم خودتان را ندوزيد. تعبير، «مدّ» است ديگر. «مدّ» يعنی امتداد دادن نگاه. يکبار آدم نگاهش می افتد. يك بار امتدادِ نگاه می دهد. چشمش دنبال سر آنها می رود. همين كاری كه ما می كنيم، همين كاری كه برنامه ريزانِ توسعه در كشورهای اسلامی می كنند.»

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به بحث های مجامع علمی و مدیریتی کشور در مورد توسعه، این گونه به بحث خود ادامه داد:« الان بعضی ها می گويند: همين تفكرات، مانع توسعه شده. شما مردم را دعوت كرديد به زهد، به همین دلیل به توسعه نرسيدند. می گويند همين نگرش دينی، مانع توسعه است. يكی از امتحانات سخت در مسير اين درگيری تاريخی اين است كه خدا آنها را امداد می كند. به حسب ظاهرْ امكانات، دست آنها است. مومنين، دست‌شان خالی است. ولی به حسب باطن،  اين طوری نيست. من نمی خواهم بگويم اين آيه، راجع به آخرت نيست ولی در دنيا هم «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي‏ نَعيمٍ‏ وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفي‏ جَحيمٍ‏».واقعا اگر كسی جزو ابرار شد؛ اگر كسی چشمش را به روی مظاهر دنيای كفار نبندد، دلش به دنبال چشمش برود، ديگر بيشتر از اين افق نمی تواند ببيند. ولی اگر چشم برداشت، باطن عالم را ديد، می بيند كه باطن اين مظاهر، جهنم است. همين‌هايی كه قرآن می گويد، می بيند. «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» می فهمد اين، جهنم‌شان است. جهنمِ دنيایشان اين است، حالا جهنم آخرت‌شان بماند.»

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری با اشاره به اتفاقات مهم تاریخی به تبیین دقیق تر بحث خود پرداخت و اضافه نمود:« در تاريخ دائما همين طور بوده، اگر بخواهی با حضرت امير باشی، بايد نان خشك بخوری. با معاويه، نان و عسل. البته هميشه اين طور نيست! «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» به شكل اجتماعی اش، در دوران ظهور، اين اتفاق می افتد. اصلا دوران ظهور، با هيچ يك از امپراطوری های بزرگ دنياقابل مقايسه نیست. قابل مقايسه با مُلك حضرت سليمان نيست كه «لا يَنْبَغي‏ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي». بلکه جلوه‌ای از مُلك عظيم است. در باطن امر هم برای آن كسانی كه اهل راه خدا هستند، در همين دنيا اتفاق مي‌افتد «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى».

در ادامه جلسه به برخی سوالات حضار پاسخ داده شد.

در سوالی که جبر تاریخی را حاصل تفکر صدرایی میدانست استاد اینگونه پاسخ دادند:« بحث ما، در تاريخ اجتماعی بشر بود و اين گسترده‌تر از تاريخ اجتماعی است. ولی اگر شما حركت جوهری را مثلا در نهاد انسان و جامعه انسانی هم ببريد باز منافات با عرض ما ندارد. خدمتتان عرض كردم كه ما كه می گوييم «اختيار هست» نمی خواهيم بگوييم در همه سطوح، اختيار ما دخيل است. ما می توانيم كاری كنيم تا قيامت برپا نشود!؟ ما می توانيم كاری كنيم تا ظهور واقع نشود؟! ما می توانيم جلوی رجعت را بگيريم!؟ اصلا اين طوری نيست. اينها امور حتمی است «يُريدُ اللَّهُ» اراده الهی به او تعلق گرفته و در آن افق، اراده ما كارگر نيست. اما اينكه مسير حركت عالم چگونه به سمت ظهور حركت بكند، با چه نقطه مختصاتی، ما كجا بايستيم؛ اين به اختيار ما بستگی دارد.»


- سهل انگاری ارتباط با جامعه کفار، موجب صدمات به طبیعت اجتماع مومنین

در جواب سوالی که از مباحث تغییر ژنها و مباحث زیست محیطی و تغییرات تراریخته ای در محصولات غذایی پرسیده شده بود این گونه جواب دادند:« برخی می گویند كه ما ژن‌هايی در وجودمان هست به نام ژنِ پرستش. از آن طرف هم ژن‌های شيطنت است. و متفكرين‌ فراعنه كفار، تحقیق می کنند كه چگونه ژن‌های شيطنت را فعال كنند و در مقابل ژن‌های بندگی را خنثی بكنند. ممكن است كه واقعاً شيطان، در يك مرحله‌ای هم به اين مقام برسد كه به اسرار خلقت ولو در يك حدی، راه پيدا بكند و به اندازه‌ای كه به او اجازه می دهند، در آن مرحله هم برنامه ريزی برای مومنين كنند. كما اينكه نسبت به بيماری های ظاهری نیز اين كار را مي‌كنند و ما  نسبت به كفارخوش خيال هستيم.
من نمی دانم اصلا چگونه از خارج، جنس وارد می كنيم. مواد خوراكی و غیره، حالا ادعایشان است، شايد هم همين طور باشد. که بتوانند در مواد مُغذی دست كاری بكنند ، يك نسلی كه نسل خوش استعدادی هستند در آینده نسل كم استعداد بشوند، يعنی برده بشوند. ممکن است نمونه ای از آن همین تراريخته‌ها باشد. يك شيطنت‌شان است. شيطنت‌های پيچيده‌ای دارند.

«وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» من به آن ها دستور می دهم خلق خدا را عوض كنند. ممكن است بتوانند از طريق تغذيه و غيرش، تصرف‌هاتی بكنند كه واقعا يك نسل مستعدّ بشود و نسلی كم استعداد. يعنی نسل برتر بشود نسل برده. آنها اين كار را می كنند ولی حالا ان شاء الله كه موفق نيستند. خيلی هم ما نبايد از آنها بترسيم ولی بايد هوشيار باشيم. اعتماد به كفار، بد است. دست در دست كفار گذاشتن، بد است. ما يك جنگ همه جانبه با آنها داريم. «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» با ائمه كفر فقط وارد درگيری بشويد، با آن ها مذاكره و عهد نبنديد. چرا؟ «إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ» اينها عهدی ندارند. يا معاهده است يا مقاتله است، سوم كه ندارد.»


- آمادگی شهادت، جبران عقب ماندن از حادثه کربلا

سوال شده بود که در بحث جا ماندن ما از واقعه عاشورا چگونه می توانيم متوجه كوتاهی و عيوب خويش بشويم؟ آيا مي‌شود در جهت جبران کاری کرد؟ 
« بله، می شود قدم برداشت. بالاخره ما تاخير افتاديم، ما نبوديم. راهش همين است كه خودمان را آرام آرام آماده كنيم و واقعاً در يك فضای روحی ای قرار بگيريم كه آرزوی شهادت داشته باشیم؛ يا لَيْتَنی‏ كُنْتُ مَعَهُمْ».


- لزوم تطهیر تمدن مسلمین از مجرای غدیر برای رسیدن به تمدن اسلامی

ریاست فرهنگستان علوم اسلامی در پاسخ به چگونگی رابطه بین تمدن اسلامی با تمدن مادی در پیشینه آن اشاره داشت: «بنده تلقی ای دارم، اگر غدير محقق بشود، مناسبات عالم عوض می شود. جنس علم، عوض می شود؛ ما به علوم برتری با  كارآمدی هاي ديگری دست پيدا می كنيم . اين علومی كه الان در دنيا هست، در دست شياطين هم هست. جزو همان‌هايی است كه «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ» اين، فتنه آنها است، امتحان آنها است، شكوفه‌های دنيا است كه برای آنها سبز شده. اين شكوفه‌های دنيا كه فقط كاخ و امثالهم نيست، علم‌شان هم هست، آزمايشگاه‌های بزرگ‌شان هم شكوفه‌های دنيايی است. بنابراين يك منزلتی از علم است ـ كه در واقع جهل هم هست ـ خدا به شيطان هم داده، امدادش می كند، «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» است. ما اگر حيات‌مان را با امام ببنديم، مناسبات علمی ديگری بر جهان حاكم می شود و جهان، جهان ديگری مي‌شود. كما اينكه در عصر ظهور، اين است «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها» فرمود «وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ‏ ضَوْءِ الشَّمْسِ‏» در عصر ظهور، مردم از ماه و خورشيد، بی نياز می شوند. جهان ديگری مي‌شود. خب حجاب سقيفه آمد و ما مسلمان‌ها حتی دوستان اهل بيت هم در اين حجاب افتاديم، كم كم پذيرفتيم در همين حجاب زندگی كنيم.»

استاد میرباقری با تفکیک تمدن اسلامی و تمدن مسلمین اضافه نمود:« آنكه داريم، تمدن مسلمين است. من نمی گويم جريان نبی اكرم(ص)، در اين تمدن حضور ندارد. حضور دارد. دستگاه نفاق را مجبور كرده كه به يك نسبتی تبعيت كنند. ولی تمدن ما در همان قرن‌های اول هم، معمولا از بستر غدير عبور نكرده است. نمی گویم غدير اصلا نبوده، خیر، غدير واقع شده، آثارش هم هست. ولی بالاخره دوران حجابِ غدير است. دوران پرده‌ای است كه بر غدير افتاده. لذا اینکه بخواهیم آن را تمدن اسلامی بنامیم، خيلی ضرورت ندارد. تمدنی كه بخشی از آن به امپراطوری بنی اميه برمی گردد، بخشی از آن به امپراطوری بنی عباس برمی گردد. البته به ناچار، تحت تاثير فرهنگ معنوی نبی اكرم و اهل بيت (علیهم السلام) هم هست. ولی محور در اين تمدن، آنها نيستند.»

استاد میرباقری با تقسیم فتوحات اولیه دنیای اسلام به فتوحات ظاهری و باطنی اشاره کرد:« مقصود از فتوحات آیا فتوحات باطنيه است يا فرضا فتح ايران؟ اين فتوحات هم به يك كيفيتی واقع شد كه سدّ اسلام شد، حجاب اسلام شد. حالا توضيحش بماند. بخشی از آن كه منسوب به نبی اكرم (ص) است، فتوحات است. آن بخشی كه منسوب به سقيفه و ديگران است، فتوحات نيست، انسداد است. يعني آنچه که «فتوحات» می گویند، تركيبی است از انسداد و فتوحات. فتوحاتش، مربوط به نبی اكرم(ص) است، که فتح فرهنگی اسلام است. آن حجاب‌هايی هم كه وجود دارد، در واقع انسدادهايی است كه در مسير فتوحات اسلامی واقع شده. فتح نيست، انسداد است.»
Share/Save/Bookmark