علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 729
گزارش جلسه هفتم و هشتم سلسله نشست های علم دینی توسط حجت الاسلام علیرضا پیروزمند
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۳
 
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مدرسه آزاد فکری، سلسله جلسات علم دینی با حضور حجت الاسلام علیرضا پیروزمند در مدرسه آزاد فکری برگزار شد.
متن پیش رو، گزارشی از جلسه هفتم و هشتم این سلسله نشست ها می باشد.


***

جریان ولایت خدا، ضابطه‌مند است.

علم‌شناسی

۱. عالِم = فاعل شناسا

۲. عالَم ( موضوع مورد شناسایی)

۳. رابطه عالِم با موضوع (عالَم)

· می‌خواهیم موضع خودمون را با ۴ نظریه مشخص کنیم. حالت‌های زیر بوجود می‌آید:‌

۱. علم حاصل انعکاس جبری موضوع در ذهن

۲. علم حاصل تصرف بشر است.

۳. علم صورت تطابقی حاصل از موضوع در ذهن بشر است.

۴. علم معادلات کاربردی در جهت است ( جهت مادی یا الهی)

بررسی مسئله عالِم:

سوال اول: آیا عالِم جدا می‌شناسد؟ جدا از دیگران؟ جدا از تاریخ؟ در موضوعات مختلف: آب، فقر، گرانی، مدنیت در جامعه و... سوال دوم: حالا، آیا عالِم ثابت است یا تغییر می‌کند؟ حال، تغییر او تابع چیست؟ و این تغییری چه تاثیری در شناخت او دارد؟ سوال سوم: این فاعل، مختار است یا مجبور است؟ حالا که اگر مجبور نیست، میزان اختیار او چقدر است؟

بررسی پاسخ های مربوط به مسئله عالِم: ممکن است در نگاه سطحی بگوییم که انسان جدا می اندیشد بررسی دقیق نشان می‌دهد که انسان نمی‌تواند که جداگانه بیاندیشد. همین که شما می‌گویید که گردآوری کنید خب می‌روید از افراد جمع‌آوری می‌کنید و ایت یعنی اراده‌ی آن‌ها در شما وجود دارد. ممکن است فرد تنها باشد اما بهرحال در ارتباط با context است. و این Context ناشی ازدیگران است. کسی که سراغ کلام امیرمومنین (ع) را برود اراده او را در کار خود ایجاد می‌کند واگر سراغ وینکنشتاین است. حال اگر این عالِم داره تغییر می‌کنه، این تغییر هم در روح او است و هم در جسم اوست. ما معمولا آدم‌های التقاطی هستیم رعایت بعضی از مسائل دین خدا و عدم رعایت مسائل دیگر. مهم‌ترین عامل تغییر، چیزی هست که دنبال آن است. حال این اختیار‌دار بودن فاعل شناسا چقدر است؟ اراده‌ی من در این که چوب چیست تاثیری ندارد. اراده در کاربرد هم اثر دارد. اراده در موضوع هم اثر دارد؟ اراده در خود فهم هم اثر دارد. در گردآوری حتما اثر دارد شما می‌توانید فلان حرف‌ها را گوش کنی می‌توانی گوش نکنی. فلان کتاب را بخوانی و فلان کتاب را نخوانی. چقدر اراده‌ی خداوند که در دین تجلی پیدا کرده است را در اراده‌ی خود عالِم تاثیرگذار می‌دانیم؟ آیا اختیار فرد مد نظر است یا "نظام اختیارات" داریم.

بررسی پاسخ به "موضوع":

موضوع مرکب است و بسیط نیست یعنی اجزایی دارد. ثابت است یا متغیر؟ معلوم است که متغیر است. این تغییر تابع چیست؟ آیا تغییرش به ذات خودش بر می گردد؟ به اراده‌ی الهی برمی‌گردد؟ به فاعل برمی‌گردد؟ یا به نظام اراده برمی‌گردد؟ آیا انتخاب موضوع، یک پدیده‌ی تاریخی فرهنگی است؟ چرا این موضوع هرچند که جدید باشد الان اتفاق افتاده است چرا صد سال پیش اتفاق نیفتاده است؟ آیا موضوع فقط مشهود است یا موضوعات غیر مشهود هم مدنظر است؟ نتیجه این می‌شود که نمی‌توان با صرف شناخت مشهود، نمی‌توان ادعای درک کامل آن کرد چراکه رابطه است بین مشهود و غیرمشهود. انبیاء الهی وظیفه‌شان این بوده که ارتباط این عالم را با غیب ایجاد کنند. این اتصال از طریق دین برقرار می‌شود. لذا باید سراغ دین رفت. چون خودش نمیتونه ببینه میگن با چشم انبیاء نگاه کن تا خودت هم ببینی. به برکت تسلیم شدن او هم بصیر می‌شود. و چیزی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند و این می‌شود علم دینی. دستگاه شیطان هم کار می‌کند. " ان الشیاطین لیوحون الی اولیئهم" یعنی آن ها را راه باز می‌کنند. یعنی این مسیر هم باز می کنند. خواهیم گفت چیزی جز نظام فاعلبیت نیست.

قسمت دوم

حدیث: "رحم الله امرا احی العلم" حدیث دیگری: "رحم الله امرا احی امرنا" بنظر بنده این دو به هم ارتباط دارد.

موضوع مورد شناسایی چیزی جز نظام فاعلیّت نیست.

این ادعا اثبات عقلی دارد. اما مویدات نقلی هم دارد: مثلا "یسبح لله ما فی السموات و الارض"

اراده:

الهی – طاعت

شیطانی – طغیان

حال سوال پیش می‌آید واقعیّت چیست؟

۱- برساخت انسانی است. پست مدرن. ( نحله های تفسیری : هرمونتیک، بازی‌های زبانی: وینکنشتاین)

۲- امر عینی مستقل از اراده‌ی شناسا: دو حالت:

· واقعیت را مخلوق بدانیم

· واقعیت را مخلوق ندانیم.

۳- محصول نظام اراده است: واقعیّت ناشی است از

· غیب

· محسوس

· فاعل شناسا

واقعیت از چه اراده‌هایی تشکیل شده است؟: مشیت حضرت حق- ولایت تاریخی-انسان‌ها- و بقیه.

خود فاعل شناسا هم جزو واقعیّت است. بعضی می‌گویند اگز واقعیّت را مستقل ندانی دچار نسبی‌گرایی می‌شوی. به این فکر کنید. آیا نسبیّت‌گرایی چه موقع اتفاق می‌افتد؟ آیا هرگونه نسبیّت‌گرایی بد است؟
Share/Save/Bookmark