علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 356
حجت الاسلام عبدالعلی رضایی
تولید ملی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی
در نشست تخصصی نقش سرمایه های انسانی در حمایت از تولید ملی با رویکرد اسلامی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۷ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۷
 
اگر امروز تولید ملی از طرف مقام معظم رهبری مطرح می شود، کارشناسان بر اساس کدام گفتمان (گفتمان سرمایه داری و یا بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی) به آن می پردازند؟
 
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالعلی رضایی معاون پژوهش فرهنگستان علوم اسلامی در نشست تخصصی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با موضوع «نقش سرمایه های انسانی در حمایت از تولید ملی با رویکرد اسلامی» اظهار داشت؛

ظرفیت بالایی که در مکتب اسلام و خصوصا تشیع وجود دارد توانسته است در عرصه های مختلف در مقاطع تاریخ خود را نشان دهد. نمونه آن را در شکل گیری انقلاب اسلامی بر پایه مفاهیم اسلام ناب محمدی (ص) است پی ریزی انقلاب اسلامی یک کار عظیم انسانی و وسیع در مقیاس سیاسی بود. یک انسان مهذب و شجاع با دیدگاهی فراملی و جهانی، توانست یک انقلاب انسانی را سازماندهی کند. و انسان هایی که در ساختار مادی رژیم پهلوی غرق در روابط فساد بودند، تغییر جهت دهد و انقلاب را به پیروزی رساند و در پی آن جنگ تحمیلی هشت ساله را اداره کردند و با صرف کمترین هزینه مادی موفق به مدیریت آن شد. لذا باید این تجربیات موفق را بعنوان مصدایق توسعه منابع انسانی مورد مطالعه و دقت کارشناسان حوزه منابع انسانی قرار گیرد.

در جنگ هشت ساله نگاه مدیران ارشد نظامی امثال شهید همت و شهید باکری به انسان و توسعه منابع انسانی چگونه
مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، ساختار جنگ، جهاد سازندگی و در امروز سفرهای جهادی دانشجویان و طلاب بار دیگر براساس نظریه های اوائل انقلاب بازسازی شده است و مجددا شعار عدالت، ایثار و از خودگذشتگی به میدان عمل آمده است.
نگاهی بود؟! نیروی انسانی را چگونه سازماندهی و اداره می کردند؟ آنها نظام انگیزه های الهی انسان را نسبت به ابزار و منابع مقدم قرار می دادند. البته نمونه های مادی نیز در تاریخ وجود دارد. یک نمونه آن ژاپنی ها بودند که بعد از جنگ دوم جهانی برای ساختن کشورشان جانفشانی می کردند. مثلا زمانی که برای نصب دکل های بلند کارخانجات بالا می رفتند تا زمانی که انرژی در بدن داشتند کار انجام می دادند و زمانی که از شدت خواب و خستگی بی هوش می شدند، از روی دکل سقوط می کردند و جانشان را از دست می دادند و نفر بعدی کار را ادامه می داد این کارگر با چه انگیزه ای کار می کرد که تا این حد حاضر بود جانش را فدا کند. تولید ملی برای آنها تنها یک مسئله درونی و شخصی نبود بلکه تبدیل به یک آرمان شده بود. آنها به خاطر آرمان هایشان حاضر بودند جان خود را از دست بدهند. لذا آثار آن نحوه تفکر را امروز در اقتصاد حاضر ژاپن قابل ملاحظه است.

نمونه دیگر آلمان ها بودند که بر اساس شعار نژادپرستی توانستند در منابع انسانی چنان توسعه ای ایجاد کنند که به پیشرفت های شگرفی دست یافتند و در جنگ دوم جهانی بیش از نصف دنیا را تصرف کنند.

این دو نمونه ها به لحاظ ایجاد انگیزه در نیروی انسانی در مقایسه با مکتب اسلام و تشیع اصلا قابلیت مقایسه ندارد زیرا ظرفیت فرهنگ مذهب در پرورش و ایجاد انگیزه برای کار و تولید فضایی بسیار وسیع تر، آرمانی تر و متعالی و فرادنیایی است و گستره عظیم تری نسبت به دو نمونه ای که مطرح شد، دارد. حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه اسلام شناس و زمان شناس توانست با بهره گیری از ظرفیت های مذهبی مردم، انقلابی بزرگ و منحصر به فرد را طراحی و راهبری کند و براساس همین تفکر جنگ را اداره کرد، اما متأسفانه هرگز این تجارت در مجامع علمی حوزه مدیریت منابع انسانی مورد مداقه علمی قرار نمی گیرد و تئوریزه نمی شود حال سوال این است چه عاملی باعث شد که افرادی مثل شهیدان همت، زین الدین، باقری، بروجردی و صدها نمونه دیگر که تا قبل از انقلاب و جنگ به حساب نمی آمدند، توانستند در مدیریت انقلابی امام (ره) کارهای خارق العاده و بزرگی در جنگ انجام دهند که با معادلات مدیریتی امروز قابل اندازه
وقتی نظام انگیزه های مذهبی رسمیت یافت و سامان داده شد، در نیروی انسانی قدرت ایثار، نوآوری و کار با کیفیت بالا پیدا می شود.
گیری نیست. به نظر می رسد این مسئله به ظرفیت مکتب اسلام در پرورش نظام انگیزه های انسانی بر می گردد. وقتی نظام انگیزه های مذهبی رسمیت یافت و سامان داده شد، در نیروی انسانی قدرت ایثار، نوآوری و کار با کیفیت بالا پیدا می شود. اگر امروز تولید ملی از طرف مقام معظم رهبری مطرح می شود، کارشناسان بر اساس کدام گفتمان (گفتمان سرمایه داری و یا بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی)  می خواهند به موضوع توسعه منابع انسانی  بپردازند؟ اگر تولید ملی بر اساس گفتمان سرمایه داری می خواهد دنبال شود و براساس مدل مبتنی بر سود سرمایه باشد این معادله قطعا در ایران اسلامی زمین می خورد. اما اگر تولید ملی که براساس استقلال و رهایی از سلطه سرمایه داری پی ریزی شود و اگر بر مبنای ایثار صورت بگیرد قطعا به موفقیت دست خواهد یافت اما لازم است ساختارها و روابط اقتصادی موجود دگرگون شود.

امروز شعار تولید ملی بر پایه عدالت را مطرح می کنیم باید توجه داشت ساختارهایی که عهده دار تشویق و توبیخ نیروی انسانی هستند همان روابط سرمایه داری باشد مسلم است این طرح در جامعه ما با شکست مواجه خواهدشد. اما اگر جهت گیری تولید ملی استقلال و مواجهه با نظام سلطه باشد، می تواند در انگیزه در نیروی انسانی تولید را مضاعف نماید؛ در غیر این صورت اگر در انگیزه نیروی انسانی انقلابی و مسلمان، متغیرهای مادی عامل تحریک قرار بگیرید قطعا شاهد تولید ملی نظام اسلامی نخواهیم بود.

منابع انسانی مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی توانست، جنگ، جهاد سازندگی را مدیریت کنیم و امروز نیز سفرهای جهادی دانشجویان و طلاب بار دیگر براساس نظریه های اوائل انقلاب بازسازی شده و مجددا شعار عدالت، ایثار و از خودگذشتگی به میدان عمل آمده
در دیدگاه اسلامی مفهوم امنیت، عدالت، بهره وری، نیروی انسانی، کار و تولید و نظام مفاهیمی که ارایه می گردد، پایگاه هماهنگی آنها کلمه توحید و اسلام است.
است هرچند بیان این نکته هم خالی از لطف نیست که متأسفانه عامل زمین خوردن ساختارهای انقلابی همچون جهادسازندگی ورود سازمان های غیر انقلابی در عرصه کار و سازندگی بود که جهادی ها را به عنوان تشکیلات موازی حذف کردند در حالی که با اینکار انگیزه های دینی را از صحنه تولید ملی حذف کردند.

امروزه در نظام سرمایه داری شاهد آن هستیم که با تمام پیچیدگی و گسترشی که امروز دارد، دچار چالش جدی شده است می بینید چگونه منابع انسانی مثل سوخت بنزین در راه توسعه سرمایه مصرف می شوند و دموکراسی پوشالی را خودشان به دست خودشان ذبح می کنند. تضاد بین منافع فرد و سازمان در ادبیات مدیریتی امروز به خوبی ضعف خود را نشان می دهد. در دیدگاه اسلامی مفهوم امنیت، عدالت، بهره وری، نیروی انسانی، کار و تولید و نظام مفاهیمی که ارایه می گردد، پایگاه هماهنگی آنها کلمه توحید و اسلام است. اسلام است که حد و مرز همه پدیده ها را روشن می کند. براساس معارف دینی برای انسان مفهوم سرمایه بکار برده نمی شود بلکه انسان معدن محسوب می شود. معدن عمق و ابعادی دارد که در طول اعصار شناخته می شود. همانطور نیز ما مفهوم تکامل را در مقابل مفهوم توسعه بکار می بریم. چون توسعه ولو با گستردگی که دارد یک امر محدود است. بکارگیری نیروی انسانی هم از مفاهیم قدیمی سرمایه داری است. انسان به عنوان عنصر مولد و بعنوان متغیر اصلی در عالم هستی در فرآیند تبعیتش نسبت به خداوند و اولیای خدا حرکت می کند و می تواند به درجه بالایی برسد، لذا دارای ابعادی وسیعی در مقیاس تکامل است.

حال سوال این است تولید ملی برای چیست؟ برای قدرتمند شدن؟ برای اقتدار آفرینی؟ اقتدار آفرینی برای چه؟ حالا ما مقتدر شدیم، مثلا می خواهیم در حد آمریکا بشویم؟ آیا ما آن دستاورد و پیامد را می خواهیم؟! یا اینکه تولید ملی را برای تکامل عبودیت و نفی سلطه می خواهیم.

لذا مفهوم
سرمایه داری، دیانت، عدالت و بهره وری را از زندگی بشریت حذف و ترد می کند لذا تبعیت از آن، در حوزه مدیریت منابع انسانی ، نمی تواند منجر به تولید ملی اقتدار آفرین برای نظام مقدس اسلامی شود.
تولید ملی به فرهنگ دین و تکامل مورد نظر اسلام بازگشت می کند و در معنای توحیدی به تعالی بر می گردد. یعنی ما تولید ملی را برای تعالی و برای تکامل در جریان عبودیت می خواهیم و باید تمامی صحنه ها را پوشش دهد. اگر نتوانستیم نظام انگیزشی و نظام عاطفی انسان را بر پایه معنویت و عدالت مدیریت کنیم و نتوانستیم تعریف جامع از آن ارایه دهیم، نتوانستیم آموزش بدهیم، نتوانستیم آن را نهادینه بکنیم، امکان ندارد که بتوانیم در مقیاس ملی و متعالی دست به تولید بزنیم. بنابراین از یک انسان و یک جامعه متعالی است که می توان انتظار تولید متعالی و صنعت متعالی و تکنولوژی متعالی داشت. به نسبتی که این فرآیند تعالی را همراه داشته باشد، می تواند به محصول متعالی دست پیدا کند. برژینسکی اوایل انقلاب در ژنو گفته بود ما این مغالطه بزرگ ایران را می خواهیم به قضاوت بین المللی بگذاریم. آنها به ما شیطان بزرگ می گویند در صورتی که ما تکنولوژی را ایجاد کرده ایم. از مادر فاسد تکنولوژی فاسد تولید می شود ولی آنها از این تکنولوژی فاسد استفاده می کنند. جواب ما اینست که ما به تکنولوژی نیاز داریم و مقدم بر آن به تعالی هم نیازمندیم لذا تکنولوژی مورد نظر ما با هندسه و جغرافیای دیگری است. با حد و رسم دیگری تولید می شود. لذا برای دستیابی به آن تکنولوژی به نوعی متفاوت از پرورش و انگیزش نیروی انسانی موجود نیازمندیم.

امروز ما صیانت از مکتب و اعتلای کلمه توحید را بعنوان اصلی ترین هدف و محور پرورشی جامعه خود قرار داده ایم، رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولین آموزش پرورش فرمودند آموزش و پرورش باید دانش آموزانی با خطرپذیری بالا تربیت کنند. لذا بحث منابع انسانی از اینجا آغاز می شود. یعنی برای دفع تهاجم به کلمه توحید، افرادی را برای دفاع تربیت کنیم که قدرت خطرپذیری بالایی داشته باشند. اگر این قدرت خطرپذیری در نظام تربیتی وارد نشود، جسارت در تولید ملی به معنای مرزشکنی خط علم و تکنولوژی پیدا نمی شود.

شهید کاظمی در پژوهشگاه رویان مگر با چه اندوخته ای کار
امروز شعار تولید ملی بر پایه عدالت را مطرح می کنیم باید توجه داشت که اگر ساختارهایی که عهده دار تشویق و توبیخ نیروی انسانی هستند همان روابط سرمایه داری باشد مسلم است که این طرح در جامعه ما با شکست مواجه خواهدشد.
را شروع کرد؟ در ادبیات سرمایه و بنگاه های اقتصادی رفتار شهید کاظمی را نمی توانند تحلیل کنند که چگونه در یک اتاق ۱۲ متری به کشف سلول های بنیادی دست پیدا کرد. هنوز این نحوه تفکر به منابع انسانی تئوریزه نشده و نظریه پردازی ما در حوزه منابع انسانی انجام نگرفته است. ما امروز ما با بحران نظریه پردازی مواجه ایم. ولو در تجربیات سی سال گذشته موارد زیادی وجود دارد که مبتنی بر جهت گیری های کلان هر گاه اراده جدی حاکم بوده، به نتیجه رسیده ایم. کما اینکه در جنگ به پیروزی رسیدیم اما هنوز بحث های دفاع مقدس را تئوریزه و نظریه پردازی نکرده ایم، در بحث بهداشت هم فعالیت هایی را که انجام دادیم، اما طب و سلامت اسلامی را تئوریزه نکرده ایم. نظریه روشنی وجود ندارد تا براساس آن الگو سازی شود و بعد برای آن شاخص اسلامی تولید کنیم و بعد بتوانیم آن را اندازه بگیریم. ما در ورود به مباحث منابع انسانی بحث را باید از حوزه مفاهیم و ساختارها شروع کنیم. آیا مفاهیم و ساختارهایی که امروز برای تولید ملی در اختیار داریم با هدف رهایی و مواجهه با سلطه نظام استکبارطراحی شده است؟ اگر این قید را در موضوع طراحی الگوی منابع انسانی وارد کنیم. سطح و مقیاس مباحث مربوط به منابع انسانی در افق جدیدی مطرح می شود و سرفصل جدیدی به حوزه منابع انسانی در دنیا اضافه خواهد شد.

مقام معظم رهبری فرمودند: آنچه که در غرب اتفاق افتاده است سرمایه داری نظام یافته است اما آنچه که در شرق رخ داده سرمایه داری افسار گسیخته است. اما چه سرمایه داری عقب مانده، چه پیشرفته حاصلش وضعیت موجود بحرانی دنیا یعنی ۱ درصد بهره وری و ۹۹درصد محروم است. ساختار سرمایه داری دیانت، عدالت و بهره وری را از زندگی بشریت حذف و ترد می کند لذا تبعیت از آن، در حوزه مدیریت منابع انسانی ، نمی تواند منجر به تولید ملی اقتدار آفرین برای نظام مقدس اسلامی شود. هدف تولید در جامعه اسلامی اقتدار آفرینی برای اعتلای کلمه توحید است. ایجاد عدالت و توازن است. و در نهایت ایجاد بهره وری عمومی است. ما چاره ای نداریم جز اینکه روی پای خودمان بایستیم و با تکیه به منابع غنی اسلامی و شبکه سازی علمی اقدام به تولید علوم مورد نیاز در حوزه مدیریت منابع انسانی نماییم.
Share/Save/Bookmark