علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 526
۱
نابغه ناشناخته
مروری بر زندگی بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی قم
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۱
 
سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی نخستین مجمع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی را در فضای فراموش نشدنی حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های کشور در قم برگزار کرد، هدف وی اثبات ضرورت انقلاب فرهنگی و نیاز به مرکزی به نام «فرهنگستان» بود
پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، متفکر متأخر حجت‌الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی هاشمی، در بیستم آبان ماه سال ۱۳۲۲ در شیراز به دنیا آمد. پدر وی مرحوم آیت‌الله‌ سید نورالدین حسینی الهاشمی، از مراجع تراز اول زمان خود در جنوب ایران و مؤسس حزب برادران، تنها حزب متشکل از هیأت‌های مذهبی است.

سیدمنیرالدّین حسینی در تمام عمر به ویژه در ایام نوجوانی و جوانی به‌ شدت تحت تأثیر شخصیت پدر بود. روحیه متعبد و معنوی، اندیشه علمی و توانایی‌های سیاسی ـ‌ اجتماعی در مزرعه مستعد وجود او از همین جریان زلال، اشراب و آب یاری شده است.

وی پس از فوت پدر، در سال ۱۳۳۵ به درخواست مردم شیراز ـ که عمدتاً ‌از ارادت‌مندان مرحوم آیت‌الله سید نورالدّین شیرازی بودند ـ ملبس به لباس مقدس روحانیت شد. پس از گذراندن مقدّمات و مقداری از سطوح در شیراز، در سال ۱۳۳۹ برای تکمیل تحصیلات، وارد حوزه علمیّه قم شد و در سال‌های استقرار خود در شهر مقدّس قم، توانست به صورت مستقیم از محضر اساتیدی چون آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله حائری یزدی و آیت‌الله سیدابوالقاسم فانی اصفهانی ‌بهره‌مند شود.

مرحوم حسینی الهاشمی در اواخر سال ۱۳۴۶ که به دنبال هجرت به نجف اشرف و ادامه تحصیل در حوزه آن شهر بود، با ممانعت دولت مواجه شد، با فراهم شدن فرصت سفر حج و نیز امکان تشرف به عتبات عالیات، در مسیر بازگشت، در نجف اشرف مستقر شد. این سفر توفیق حضور در حوزه علمیّه نجف و دیدار با امام خمینی(ره) و استفاده از محضر ایشان را برای وی فراهم کرد.

وی در درس امام خمینی(ره) به ‌ویژه بحث ولایت فقیه که در خور تحسین و متفاوت با دیگران بود، بر ایشان تأثیر عمیق نهاد و اندیشه سیاسی و اجتماعی ایشان را نظام و سامانی نو بخشید؛ به گونه‌ای که گویی حلقه مفقوده‌ او در این‌گونه مباحث از درس‌های خارج امام خمینی (ره) بر او مکشوف و روشن شد.

ایشان در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «... در ایامی که مرحوم حکیم در بستر بیماری بودند، حضرت امام، بحث حکومت اسلامی را آغاز کردند که دوازده جلسه به طول انجامید و بنده در آن حضور یافتم و تأثیر عمیقی در من داشت؛ حتی تغییراتی در افق دید و اندیشه من رخ داد. تا قبل از آن در اندیشه حزب و تحزب بودم و بعد از آن به فکر نظام و حکومت افتادم و فرمایشات امام به من خط می‌داد».

تلاش‌های فکری الهاشمی در دفاع از حقانیت اسلام

علاوه بر این، برخورد مستقیم با افکار و آثار مارکسیستی کاپیتالیستی آن زمان و بحث و بررسی پیرامون هیاهوها، شبهات و تبلیغات ماده‌گرایانه‌ مشهود و مطرح در آن مقطع و اندیشیدن برای پاسخ‌گویی به شبهات و خنثی‌سازی تبلیغات در دفاع از حقانیت اسلام، ایشان را در جایگاه استادی آشنا و مسلط بر مبانی مکاتب غیر الهی شرقی و غربی قرار داد.

بازگشت حسینی در سال ۱۳۴۹ به ایران را می‌توان آغاز عصر بازدهی و نیروسازی وی دانست. با ورود مجدد به میهن اسلامی، خویشتن را با نسلی روبرو دید که دستگاه‌های تبلیغاتی نظام ستم‌شاهی با وعده رسیدن به «دروازه‌های تمدن بزرگ» او را به دست شستن از سنت‌های الهی و آداب دینی ترغیب و به پذیرش آرمان‌ها و ارزش‌های غرب مادی تشویق می‌کرد و دستگاه‌های سیاسی و امنیتی با ایجاد فضایی خفقان‌زده، او را از هر حرکت آزادی‌بخش و اسلام‌خواهانه‌ خلاف اراده‌ حکومت ستم‌شاهی باز می‌داشت، نسلی که گرچه دلبسته علایق دینی، محتاج معارف الهی و تشنه عدالت اسلامی بود، اما تحت تأثیر این فضای امنیتی، خود را در یاری حق عاجز و در استقرار عدالت ناتوان می‌پنداشت.

احساس وظیفه در آگاهی‌بخشی و نجات این نسل مورد تهاجم، زمینه‌ساز آغاز فعالیت‌های فرهنگی استاد با نسل جوان در سال ۱۳۴۹ در شیراز شد. اما زمان زیادی نگذشت که با بروز حساسیت دستگاه‌های امنیتی و اطّلاعاتی، ایشان به شهرستان گنبد تبعید شد . از آن‌جا که در شیراز فضا و شرایط برای ادامه فعالیت مناسب نبود، ایشان پس از تبعید، تصمیم به مهاجرت به شهر مقدّس قم و اقامت در اینجا گرفت و در اوایل سال ۱۳۵۲ به صورت کامل در قم مستقر شد و به ادامه کار فرهنگی پرداخت.

فعالیت‌های مرحوم حسینی الهاشمی در مسیر انقلاب اسلامی

با اوج‌گیری نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام(رض) مرحوم حسینی الهاشمی در کنار جلسات علمی، کلاس‌های متعدد بحث و بررسی با گروه‌های مختلف جوانان که بیش‌تر در منزل ایشان و غیر علنی تشکیل می‌داد و نیز در کنار استمرار درس و بحث حوزوی، ‌در ادامه، گسترش و اوج‌گیری انقلاب اسلامی به سهم خویش ایفای نقش می‌کرد و در هم‌آهنگی با حضرات اعضای جامعه مدرسین و در ارتباط با مراجع تقلید، چونان سایر روحانیون مبارز در قم، جریان مبارزه علیه نظام ستم‌شاهی را در مسیر هدایت شده به وسیله رهبر کبیر انقلاب گرمی ‌بخشید.

با پیروزی انقلاب اسلامی و گذر از نقطه عطف تثبیت قانونی نظام مبارک جمهوری اسلامی، زمانی که حضرت امام تنظیم و تدوین قانون اساسی را به عنوان ضرورتی انقلابی مطرح کرده و دستور به توزیع پیش‌نویسی دادند که در پاریس به وسیله برخی از همراهان حضرتشان نوشته شده بود و از صاحب‌نظران و خواص و اندیشمندان جامعه برای تصحیح و تکمیل آن استنصار کردند، مرحوم حسینی تحول اساسی در پیش‌نویس منتشره را به دلیل استناد آن به مبانی غربی، خلاف مصالح و ویژگی‌های جمهوری اسلامی دیده و به کمک برخی از شاگردان خود اقدام به تهیه پیش‌نویسی متفاوت از آن‌چه تهیه شده بود، کرد.

این پیش‌نویس پس از نشر عمومی و ارسال به مجموعه‌ای که برای این امر مأموریت یافته بود، از معدود پیش‌نویس‌های ارائه شده قانون اساسی بود که مورد توجه اعضای خبرگان قرار گرفت و متن فعلی قانون اساسی را متأثر ساخت.

ایشان در انتخابات استان فارس کاندیدا شد و همراه آیات عظام شهید دستغیب، ربانی شیرازی و آیت‌الله مکارم شیرازی به عنوان نمایندگان آن استان، انتخاب شد، بدین ترتیب، نقش تاریخی و مؤثر خود را در شکل‌گیری شالوده قانون نظام اسلامی ایران همچون اصل مترقی ولایت فقیه و نیز اصول مربوط به نظارت شورای نگهبان به شایستگی ایفا کرد.

با شکل‌گیری جریان تدوین زیرساخت‌های اقتصادی کشور و استمداد سازمان برنامه و بودجه سابق از حوزه علمیه، ایشان برای شرکت در جلسات سازمان مزبور از طرف جامعه مدرسین مأموریت یافت که با همراهی تنی چند از همکاران و شاگردان متخصص خود، حضور فعال حوزه‌ی علمیه در حل مسائل نظام اسلامی را نشان دادند.

انقلاب فرهنگی نقطه عطف جهاد مرحوم حسینی الهاشمی شد

آغاز انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها در سال ۵۹ نقطه عطفی در جریان حرکت‌ساز و بی‌انقطاع جهاد علمی ـ ‌فرهنگی مرحوم حسینی (ره) به شمار می‌رود. وی به خوبی می‌دانست که اگر این فرصت بزرگ تاریخی به خوبی قدر نهاده شود، با پیدایش یگانگی باطنی و عمیق در دو کانون مولّد علم کشور (حوزه و دانشگاه)، جریان علمی و فرهنگی کشور، بر یک امتداد واقع خواهد شد و حاصل دست آورد یک دیگر را در جهت ایجاد تحوّلات عمیق و اصیل، وحدت بخشیده و آینده انقلاب اسلامی را در میان امواج متلاطم جهان مادی، تضمین و تأمین خواهد کرد.

بنا به اشارت حضرت امام (ره)، ایشان در جلساتی از ستاد انقلاب فرهنگی شرکت جست و با گذشت زمان و شفافیت عمل کردها، دریافت که شرکت در ساختارها و شوراهای اجرایی به تنهایی، حلال مشکلات نیست و به این نتیجه رسید که ضرورت زمانی، افق فکری مسئولین و اعضای ستاد انقلاب فرهنگی را معطوف به انجام کارهای اجرایی نموده و همّت و اندیشه تغییر در مبانی علم و فرهنگ و اسلامی کردن دانشگاه‌ها، از بنیان دیده نمی‌شود.

مرحوم استاد در خاطرات خود می‌گوید:

«وضعیت ذهنی مسئولین و وضعیت خارجی جهان و دانش بشری، فضایی به ‌وجود آورده که مسئولین تصور نمی‌کردند منطق جدیدی برای اسلامی کردن علوم، می‌توان تأسیس کرد و نمی‌توانند پیش فرض‌ها و روش محاسبه و نهایتاً‌ اعلام نتیجه برای کنترل عینی را حسی، فرض نکنند. این‌ که می‌توان آمیزه‌ای از این پیش‌فرض‌های حسی و غیرحسی را به وجود آورد و مدل‌سازی کرد و موضوعات استنباط از وحی را در توصیف عالم، طبقه‌بندی کرد و آن را بر موضوعات حسی، حاکم قرار داد و به صورت روش علوم به کار برد و به معادله‌ای اسلامی دست پیدا کرد، در مخیله آن‌ها نمی‌گنجید».

مرحوم حسینی آن زمانه پر تب و تاب و حساس را مغتنم شمرد و با تمامی وجود کوشش کرد تا اعماق این ضرورت در حال وقوع را برای بزرگان حوزه و نظام به درستی باز شکافته و توضیح دهد. از آن جایی که این گفتمان خردورزانه و نگاه عمیق و بنیادی به اسلامی کردن علوم و دانشگاه‌ها در آن شرایط پر شور سیاسی، به درستی مورد استقبال و توجّه قرار نمی‌گرفت؛ لذا ایشان خود به عنوان اولین قدم، نخستین مجمع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی را در فضای خروشان و فراموش نشدنی حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های کشور در قم، برگزار کرد.

از آن پس نیز پنج مجمع مقدماتی دیگر در دانشگاه‌های شیراز، اصفهان، کرمان، تبریز و نهایتاً ‌قم برگزار شد. هدف ایشان از برگزاری مجامع مقدماتی، اثبات ضرورت انقلاب فرهنگی و نیاز به مرکزی به نام «فرهنگستان» برای پیشبرد انقلاب فرهنگی بود. ایشان با طرح مبانی قانون‌گذاری، نظام آموزشی، روش اجتهاد، موضوع‌شناسی، سیستم‌سازی و ... کوشید تا موضوع انقلاب فرهنگی را در ذهنیت اجتماعی طرح و تثبیت نماید و در پایان با اعلام آغاز به کار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، آن را پایگاه فعالیت‌های فکری و پژوهشی در سیر تحقّق انقلاب فرهنگی قرار داد.
Share/Save/Bookmark
 


عبدالزهراء سیستانی
۱۳۹۵-۰۷-۰۱ ۲۱:۵۰:۳۴
بسم الله
مرحوم سیدمنیرالدین در نجف اشرف از درس آیت الله سیدعباس خاتم یزدی و آیت الله راستی کاشانی بهره بردند، مخصوصا که ارادت خیلی خاصی به آیت الله راستی داشتند. (310)