دوره آموزش تخصصی گروه فلسفه اصول و فقه حکومتی

نظریه تفسیر متن(1)

حجت الاسلام و المسلمین واعظی

29 شهريور 1396 ساعت 16:42

حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد واعظی نویسنده کتاب « نظریه تفسیر متن» با حضور در فرهنگستان علوم اسلامی به تبیین و تدریس مباحث مربوط به این کتاب پرداختند. در جلسه اول مباحثی مطرح گردید که گزارشی از آن ارائه می گردد.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، سلسله درس گفتارهای "نظریه تفسیر متن"، توسط حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد واعظی که به درخواست گروه فلسفه اصول و فقه حکومتی صورت پذیرفته است، در فرهنگستان علوم اسلامی قم برگزار گردید.
متن حاضر گزارشی محتوایی از جلسه اول این درس گفتارها می باشد که برای استفاده علاقه مندان در سایت قرار می گیرد.



***



• درآمدی بر «هرمنوتیک» و «نظریه تفسیری»

استاد واعظی ابتدا با توجه دادن به این نکته که روش «هنجاری و توصیفی» دو قسم نظریه پردازی در باب فهم و تفسیر است. ادامه دادند: نظریه پردازی هنجاری معطوف به چگونگی فهم است؛ لذا مجالی برای نظریه پردازی توصیفی مطرح بوده که معطوف به خود فهم و تفسیر است. اگر آن فهم یک نشانه زبانی باشد اینجا ابعاد نظریه پردازی توصیفی گسترش پیدا می کند و مباحث توصیفی مثل خود زبان، معنا و.. مطرح می شود. بنابر این مقوله فهم و تفسیر محملی برای این دو گونه نظریه پردازی است.
وی در ادامه به پیشینه این نظریه پرداخت و بیان داشت: نظریه پردازی هنجاری و بحث از روش فهم و قواعد آن قدمت زیادی دارد. در علوم اسلامی در «علم اصول» به این بحث ها پرداخته شده، در مقدمات تفسیر و همچنین در منطق نیز بحث شده است. البته در سنت فکری غرب، اینگونه مباحث هنجاری تحت عنوان «هرمنوتیک» بوده است. ریشه این بحث ها به رنسانس برمی گردد که اقبال عمومی به فرهنگ و تمدن روم و یونان باستان پدید آمد و موجب شد رشته هایی مثل هنر و ادب و پزشکی و حقوق و... بروز پیدا کند. با شلایرماخر جریانی شروع می شود که خود فهم و تفسیر محل تأمل قرار بگیرد، لکن کسی که خود فهم و تفسیر را محور تأمل قرار می دهد «هایدگر» است که نظریه پردازی توصیفی را پیش می گیرد. البته کار هایدگر روش شناسی نبوده است بلکه بحث راجع به ماهیت فهم و تفسیر متن است.
استاد حوزه در ادامه افزود: هرمنوتیک به عنوان یک دانش هنجاری مطرح شد که می خواهد اصول و قواعد فهم متن را ارائه کند و کاملاً ناظر به متن است کما اینکه در قرن 18 و 19 این رویکرد حاکم بود. ولی هرمنوتیک فلسفی که جرقه هایش با هایدگر است و سپس جریان سازی اش با گادامر شروع شده است، کاری به متن ندارد، فهم را محور قرار می دهد و می گوید: همه اشکال فهم، حتی علوم تجربی، تفسیری است.
استاد واعظی با بیان اینکه در هرمنوتیک پیش داوری مذموم نیست، به صورت اجمالی به برخی مبحث گادامر در هرمنوتیک پرداخت و اضافه نمود: یکی از بحث های محوری در نظریه تفسیر این است که من با ماتن مواجه ام یا متن؟ پیامدش این است که اصلاً برای تفسیر، به دنبال چه هستم؟ معنای متن نزد ماتن یا معنای متن برای من؟ کدام یک موضوعیت دارد؟ اگر کسی رویکرد پدیدار شناسانه داشته باشد می گوید: آنچه که از متن بر من پدیدار می شود به عنوان معنا با این کار دارم، اینکه متن نزد ماتن چه بوده و قصد و نیّت او چه بوده، مهم نیست. بلکه به سخن در آمدن متن برای من مهم است. در این صورت مهم نیست که ماتن چه دنیای ذهنی داشته است و چه علائقی داشته است؟
وی در ادامه به کتابهای دوگانه خودشان اشاره داشته و ادامه داد: در کتاب «درآمدی بر هرمنوتیک» که در سال 1380 نگارش یافت، من نظریه محور بودم و عمده نظریه پردازان هرمنوتیک را نقد و بررسی کردم لکن این کتاب «نظریه تفسیر متن»، یک کتاب مساله محور است.
گفتیم در مساله تفسیر اهم مسائل مطرح چیست و پاسخ ما چیست؟ سعی کردم آنها را بررسی کنیم و اعلام موضع کنیم و نظریه جریان غالب در میان علمای اسلام را مطرح کردیم. این کتاب با این پیش فرض شروع می شود که هرکسی مقدم به تفسیر هست لاجرم یک نظریه تفسیری دارد ولو آن را منقح نکرده باشد.

• سطوح نظریه تفسیری
در ادامه نشست، حجت الاسلام والمسلمین واعظی به سطح بندی نظریات تفسیری پرداخته و سطوح  مد نظرشان را اینگونه توصیف کردند:
1. سطح فلسفی؛ پاسخ به یک سری پرسش های فلسفی مربوط به فهم و تفسیر و معنا. فهم و تفسیر را کشف می دانیم یا دیالوگ با متن می دانیم؟ نظریه متن؛ آیا قرآن با متن های دیگر فرقی می کند یا خیر؟ عنصر وحیانی بودن این متن ظرفیت های خاصی ایجاد می کند؟ بحث هایی که راجع به خود متن هست. بحث هایی که در علم اصول شده است که اخباریها می گویند نزل لمن خوطب به، یا خطابات قرآنی برای مشافهین است نه للغائبین و ما طرف خطاب این متن نیستیم. این متن، متن رمز آلود است یا کتاب مبین است؟ کسی دنبال تفسیر باطنی قرآن می رود و همه ظواهر را رمز می گیرد در واقع نظریه تفسیرش متفاوت است. فرقش کجاست؟ در نظریه تفسیرش. در اینکه دنبال قصد مولف هستیم اختلافی نیست ولی در نظریه تفسیری متفاوت می شود.
2. نظریه قرائت؛ بحث اخلاقیات تفسیر است که باید و نباید حوزه تفسیر متن است. اینجا یک بحث عام وجود دارد و یک بحث خاص. عام: ایا اساساً ما چیزی به نام استناندارد فهم متن داریم؟ معیارهایی وجود دارد؟ خواندن معیار و استاندارد داریم؟ ما نمی توانیم قواعد دستوری را نادیده بگیریم، یا آنچه که لایتحمله اللفظ را به آن بار کنیم. اینجا در واقع بحث های هنجاری نمود پیدا می کند. نحله هایی وجود دارد در دنیا که بگویند ما خوانش استاندارد نداریم مثل شالوده شکنی دریدا، آنها می گویند ما بازی آزاد معنایی می توانیم با متن داشته باشیم و برخی هنجارهایی که تحمیل می شود به خواننده بشکنیم. البته قاطبه نظریه های تفسیری فی الجمله الزاماتی را می پذیرند. در اینجا یک بحث خاصی هم داریم، آیا خصوص بحث متن وحیانی، الزامات ویژه ای داریم یا نه؟ بنابرین چیزی که اسمش را می گذاریم نظریه تفسیر متن، لاجرم باید نظریه تفسیری داشته باشد شامل این ساحت ها می شود. کسی که در مقام تنقیح نظریه در می آید یک بعد سلبی و انتقادی هم دارد : اقامه دلیل بر نفی رقبا.

• واحد معنایی
استاد واعظی در انتهای جلسه با اشاره به اینکه یکی از مباحث مهم «واحد معنایی» است، افزود: آیا واحد معنا، لفظ است یا جمله یا فرا متن است؟ یعنی امور پسازمانی هم در معنا سهیم است؟ واحد معنا صرفاً امر زبانی است یا امر غیر زبانی هم دخیل است؟ در بخش زبانی؛ لفظ است یا جمله هم هست؟ در دنیای امروز نحله هایی مثل ساختارگرا ها و برخی پست مدرن ها که تمرکز بر خود زبان دارند مثل سوسور و دیگران و حتی شالوده شکنی، واحد معنایی را لفظ می دانند لذا سمیوتیک و نشانه شناسی می شود کانون بحث های زبانی . اما کسانی که واحد معنایی را متن یا جمله می دانند، به فصل بندی کتاب نیز در انتها اشاره شد و جلسه اول به اتمام رسید.
این نشست در سالن جلسات دفتر فرهنگستان علوم اسلامی ادامه می یابد.


کد مطلب: 1011

آدرس مطلب: https://www.foeq.ir/vdce.z8zbjh87z9bij.html

فرهنگستان علوم اسلامی قم  https://www.foeq.ir