فرهنگستان علوم اسلامی قم 29 دی 1395 ساعت 13:58 https://www.foeq.ir/vdchtxnqd23nk.ft2.html -------------------------------------------------- رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم؛ عنوان : ضرورت دانشِ «حکمت تاریخ» -------------------------------------------------- کسی که از فلسفه تاریخ بحث می کند، برای اجتماع بشر هویتی قائل است، اینطور نیست که صرفاً برای آحاد هویت قائل باشد و جامعه و تاریخ را اعتباری بداند. آن کسانی که حقیقتاً جامعه و تاریخ را اعتباری می دانند، دامنه بحثشان بسیار محدود است. جامعه مومنین حقیقی است، جامعه کفار حقیقی است، این جوامع یک ارتباط تاریخی دارند، آن هم حقیقی است. متن : به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، دهمین جلسه از سلسله جلسات تبیین گفتمان "تمدن نوین اسلامی" در استان البرز با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو خبرگان رهبری در خصوص «ضرورت دانش حکمت تاریخ» برگزار شد. *** استاد میرباقری در ابتدای دهمین جلسه تبیین گفتمان انقلاب اسلامی به سوالات حضار پاسخ گفته و در ادامه با اشاره به پیشینه بحث فلسفه تاریخ در دنیای اسلام و غرب، به عدم پردازش کافی به این مقوله در دنیای اسلام پرداخته و افزود:« باید توجه داشته باشید ما وقتی بحث از فلسفه تاریخ می کنیم، مقصودمان از تاریخ، تاریخ اجتماعی بشر است که از یک جا شروع شده، مراحلی را طی کرده تا به این نقطه رسیده است و بعد هم به سمت مقصدی حرکت می کند.» وی متذکر شد:«کسی که از فلسفه تاریخ بحث می کند، برای اجتماع بشر هویتی قائل است، اینطور نیست که صرفاً برای آحاد هویت قائل باشد و جامعه و تاریخ را اعتباری بداند. آن کسانی که حقیقتاً جامعه و تاریخ را اعتباری می دانند، دامنه بحثشان بسیار محدود است. جامعه مومنین حقیقی است، جامعه کفار حقیقی است، این جوامع یک ارتباط تاریخی دارند، آن هم حقیقی است. جامعه انبیاء یک جامعه تاریخی است. اینها متفرق نیستند. همه شان یک جامعه اند روز قیامت هم یک امت اند بر یک محور هم هستند. لذا ما به آنها تعلق داریم.» حجت الاسلام و المسلمین میرباقری واحد مطالعه هر علم را از خصوصیات مهم آن علم دانسته و با توجه به اینکه در علومی که ناظر به افراد هستن تفاوت بارزی است با علومی که اجتماع را واحد مطالعه قرار می دهند افزود:« واحد مطالعه علوم اجتماعی، جامعه است. شما هر قدر روانشناسی را گسترش بدهید، جامعه شناسی از آن بیرون نمی آید؛ اینها هر کدام کارآمدی خودشان را دارند... جامعه شناسی برای این است که می خواهید یک جامعه را مدیریت کنید. لذا باید قوانین اجتماعی را بدانید، سنن اجتماعی را بدانید تا از این سنن برای تغییرات اجتماعی و هدایت و کنترل جامعه استفاده کنید. گاهی یک جامعه را نمی خواهید هدایت کنید می خواهید مسیر حرکت اجتماعی در تاریخ را ببینید و درگیری های تاریخی را ببینید و کل جامعه بشری را در این مسیر پیش ببرید. طبیعتا باید دانشی به نام فلسفه تاریخ داشته باشد تا به او بگوید که سنن حاکم بر حرکت این جامعه چیست.» استاد حوزه علمیه قم با انتقاد از رویکردهایی که نگاه جبرگرایانه به تاریخ دارند اشاره کرد: «جامعه مهندسی پذیر است ما می توانیم مهندسیش کنیم. ما کجای عالمیم؟! چقدر می توانیم در مهندسی تاریخ اجتماعی دست ببریم؟! آیا می توانیم جامعه آرمانی بسازیم یا اصلا جامعه آرمانی ساختن از دایره اختیار ما بیرون است؟ اینها یک بحث های جدی است؛ این فقط در حوزه اندیشه های مادی هم نیست ، بعضی از اندیشه های اسلامی هم به گونه ای حرکت تاریخ را تعریف می کنند که کأنه مجبور مطلقیم. » وی در ادامه افزود:« البته به نظر می رسد که اگر به جای فلسفه تاریخ، حکمت تاریخ گفته شود بهتراست؛ یعنی نباید زیرمجموعه فلسفه قرار بگیرد، باید زیرمجموعه تفقه دینی قرار بگیرد، اگر ما در باب تاریخ اجتماعی بشر بحث می کنیم و از فراز و فرودها و آینده او و نقش ما و نقش امام در آینده تاریخ و امثال اینها باید مستند به منابع دینی باشد. دانشی به نام حکمت تاریخ، حکمت مضاف به تاریخ باید داشته باشیم که این حکمت بیشتر بلکه تماما متخذ از منابع دینی ما باشد و از منابع دینی مان بتوانیم استنباط کنیم که فلسفه تاریخ چیست.» رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم ضمن بیان اینکه در دنیای اسلام پیشینه قوی از بحث فلسفه تاریخ وجود ندارد با بر شمردن کتبی که از ابن خلدون و شهید مطهری و شهید صدر، نگاشته شده را ابتدای راه تبیین دینی از حکمت تاریخ دانسته و ضمن ضروری دانستن پرداختن به این بحث اضافه نمود:« ما کلیات فلسفه تاریخ را یک نگاه کلان به تاریخ اجتماعی بشر عرض می کنم که ببینیم جایگاه امام کجاست جایگاه ائمه ضلال و ائمه نور در هدایت و ضلالت تاریخی در سرانجام بهشت و جهنم چیست. چون ما ائمه را، امام همه عوالم و همه عصرها می دانیم. حجت الاسلام والمسلمین میرباقری در پایان افزود: همه ایام الله، ایام امام اند، ظهور، رجعت، قیامت، همه ایام امامند. بحث فلسفه تاریخ را که طرح می کنیم می بینید در واقع یک بعدی از ولایت امام دارد، توضیح داده می شود که ولایت تاریخی ائمه علیهم السلام و حاکمیتشان بر مسیر حرکت تاریخ اجتماعی بشر به شکل کلی است. یعنی ما معتقدیم ائمه ذیل ولایت باطنی ای که نسبت به همه عوالم خلقت دارند و شأنی که نسبت به عوالم خلقت از طرف خدای متعال به آنها عطا شده ذیل همان یک ولایت کلیه نسبت به حرکت کلی تاریخ بشر دارند که حتی دستگاه ابلیس هم از ولایت کلیه آنها خارج نیست. ذیل آن حاکمیت آنها تفسیر می شود.» 101