فرهنگستان علوم اسلامی قم 1 تير 1397 ساعت 3:10 https://www.foeq.ir/vdch.wnzt23nv-ftd2.html -------------------------------------------------- نشست تبیین الگوی پیشرفت عنوان : حکومت جهانی، محور هدم یا گسترش انقلاب اسلامی آیت الله سید محمد مهدی میرباقری -------------------------------------------------- هدف ما دستیابی به الگوی پیشرفتی است که بتواند موازنه جامعه جهانی را به نفع دنیای اسلام تغییر بدهد. متن : به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی، آیت الله سید محمد مهدی میرباقری، ریاست فرهنگستان علوم اسلامی در دانشگاه رضوی مشهد، نکاتی را در مورد الگوی پیشرفت اسلامی بیان داشته اند که گزارشی از آن ارائه می گردد: *** ریاست فرهنگستان علوم اسلامی ضمن اشاره به اهمیت الگوی پیشرفت، الزامات آن را اینگونه تبیین کرد: « هدف ما دستیابی به الگوی پیشرفتی است که بتواند موازنه جامعه جهانی را به نفع دنیای اسلام تغییر بدهد. تحولات باید مبتنی بر ادبیات اسلامی، همه جانبه باشد. برای دستیابی به چنین چیزی نیاز به تحول در دستگاه فقاهت هستیم. سه لایه « فقه، اعتقادات و اخلاق» باید طراحی بشود. همچنین تحول در علوم، خصوصاً علوم انسانی ، مرحله ای است که باید انجام پذیرد، چراکه با علم سکولار، جامعه دینی تشکیل نمی شود؛ فن آوری هم باید متناسب با جامعه طرح ریزی شود. طراحی نقشه راه تمدن اسلامی نیاز به چنین الزاماتی دارد. البته بخشی فراهم شده و ما بقی در عرصه نخبگانی در حال گفتگو و تعامل است.» استاد میرباقری در ابتدای سخنان خود به دو مقدمه اشاره نمود:« ۱- بحث الگوی پیشرفت ، در شرائطی بیان می شود که در این عرصه رقیب جهانی وجود دارد و همه شئون جامعه جهانی را بر محور توسعه ساماندهی کرده است و نرم افزارها و علوم و فن آوری آن را ایجاد نموده و ساختارها و نهادهایی را نیز برپا کرده است. تمدن رقیب همه شئون جامعه، از جمله اخلاق را تحت تاثیر قرار داده است. ۲- در مقابل تمدن رقیب، در مقام برنامه ریزی، یکی از این ۴ موضع گیری را می شود داشته باشیم. مدل اول: پذیرش مدل غربی و ذیل آن عمل کردن. مدل دوم: با حق تحفظ بپذیریم که به آن الگو عمل کنیم. به تعبیر دیگر الگوی توسعه را اخلاقی کنیم، مانند ادعای ژاپن اسلامی؛ رگه هایی از این تفکر را جریان اصلاحات در کشور پی گیری کرده است. البته صف بندی های گذشته به شدت از کارآمدی دور شده است و اصلاح طلبی و اصول گرایی دیگر پایه تحلیل نمی تواند باشد. لکن تلقی آنها این بود که فرهنگ و سیاست تابع اقتصاد باشند. مدل سوم: رویکرد انزوا، تبری از الگو های موجود، نظیر مدلی که به شکل کوچک در اطراف طالقان هست. یک زندگی سنتی جدای از تمدن موجود که طبیعتاً عنصر فعال در جامعه جهانی نخواهد بود. مدل چهارم: که الگوی حضرت امام و نقطه مقابل تمدن غربی است. مقام رهبری هم بر همین پایه عمل کرده اند. طراحی تمدن دینی است. تمدنی که تمدن غرب را در جهاز هاضمه خود استحاله کند. ما مدعی مدل چهارم هستیم و باید استحاله تمدن غرب در تمدن اسلامی صورت پذیرد.» استاد حوزه علمیه قم با ترسیم فضای تفکری برخی از شیفتگان غرب که تنها راه تمدن سازی را در غرب جستجو می کنند، اضافه کرد:« تفکر ملکم خان ها با تعداد ملکم خان های جهش یافته بیشتر هنوز هم هست. کسانی که مدعی اسلامی کردن توسعه غربی هستند یا اسلام را نمی شناسند، یا غرب را و یا هر دو را. ما بر خلاف کسانی که با ایده ترقی، یک نوع پیشرفت را تصور می کنند. معتقدیم که دو نوع پیشرفت وجود دارد و سابقه تاریخی هم داشته است که دو نوع تفکر در تاریخ ادعای توان مدیریت جامعه داشته اند. یک طرف انبیا الهی و طرف دیگران مخالفانشان در تاریخ همواره این ادعا را داشته اند؛ اصولا اگر مکتبی نتواند سخت افزار و نرم افزاری های پیشرفت و تکامل اجتماعی را تامین کند نمی تواند مدعی رهبری حیات بشر باشد. بنابراین ما می توانیم دو نوع پیشرفت را تصویر کنیم.» استاد میرباقری در ادامه سخنرانی به تعریف اجمالی و اهمیت الگوی پیشرفت اشاره ای داشت:« اگر در فضای فلسفه تاریخی الگوی پیشرفت را تحلیل کنیم، الگوی پیشرفت، طراحی ایجاد موازنه مثبت به سمت یکی از دو جبهه است؛ الگوی پیشرفت، الگوی غلبه تمدنی است و بتوانیم سنگرهای کلیدی قدرت را تسخیر کنیم. متناسب با این اهمیت باید بتوانیم طراحی برنامه توسعه کنیم. بنیان های اجتماعی و تحول های ساختاری در جامعه برنامه می خواهد. مقیاس آن باید بالاتر از فضای ملی و بین المللی باشد، باید جهانی دنبال تحول بود. باید بنیانهای اخلاق، بنیان فکری و تکنولوژی را تغییر داده شود.» آیت الله میرباقری ضمن توجه دادن به اهمیت الگوی پیشرفت، تذکر داد:« آینده جهان را ما باید تغییر دهیم. معادلاتی که الان در جهان حاکم هست را باید با الگوی پیشرفت خودمان تغییر دهیم. الگوی توسعه باید در مقیاس جهانی باشد. رقیب هم همین کار را انجام می دهد.» ریاست فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به تدوین کتاب« حکومت جهانی» که توسط فرهنگستان علوم اسلامی در سال۱۳۶۷ منتشر شد، بیان داشت:« حکومت جهانی، محور هدم یا گسترش انقلاب اسلامی خواهد بود.» آیت الله میرباقری با اشاره به اسناد بین المللی برای یکدست کردن جامعه جهانی و ایجاد فرهنگ واحد برای تسلط بهتر بر انسانهای مدرن شده، اشاره کرد:«۱۷ سند تدوین شده که در داخل کشور ما هم امضا شده و چراغ خاموش در حال اجراست. دنبال این هستند که جامعه جهانی را هماهنگ کنند. حق تحفظی که گفته اند هم شدنی نیست. وقتی دنبال ایجاد هماهنگی هستند، فرهنگ جهانی می خواهد. حتی حاضرند که جنگ جهانی راه بیاندازند مانند همین جنگی که در منطقه راه انداخته اند. نامه ای که اندیشمندان انها سالها پیش نوشته اند، بیان گر همین نکته بود که لیبرال دموکراسی را اخرین راه حل مشکلات می دانستند و حتی در آن نامه استفاده از ابزار تسلیحاتی برای رسیدن به این هدف را اخلاقی می دانستند.» استاد میرباقری، نقش اصلی در ترسیم نقشه جامع تحول را نیروی انسانی دانسته و افزود:« اصلی ترین رکن ایجاد توسعه، نیروی انسانی است. اگر انسان تغییر نکند، تحول امکان پذیر نیست. غرب نیز دنبال تغییر بافت انسانی بوده است. الگوی پیشرفت غربی، صرفا تحول در حوزه علم نیست، بلکه رسیدن به انسان مدرن هست، انسان مدرن است که الگوی مدرن را تحمل می کند. انسانی که مدرن فکر کند برنامه ریزی مدرن هم انجام می دهد، آنها می خواهند انسان مطلوب خود را تربیت کنند. البته انسان مطلوب را در بستر و شرائطی قرار میدهند که متناسب با آن عمل کند. انسانِ منفعت طلب، سودجو و فرد گرا مد نظر آنهاست. بستر را هم ایجاد می کنند تا کار به توازن برسد. مثلا دولت و قدرت مسلط یا بازار آزاد از مدل هایی است که برای این توازن مورد بحث قرار داده اند. » اشاره به الزامات الگوی پیشرفت در صحبت های استاد میرباقری اینگونه بود:«الگوی توسعه، رقابت بر سر تسلط بر جامعه جهانی است. الزاماتی در این موضوع هست. دین باید عهده دار تکامل اجتماعی باشد و مدل تکامل جدیدی را در مقابل تکامل مادی ارائه دهد. و الا دین داری به نفع توسعه تغییر خواهد کرد. برای دستیابی به چنین تحولی ما نیاز به تحول در عرصه تفقه دینی انجام بشود. تفقه در عرصه ارزش ها تکالیف و مصادیق باید تحول پیدا کند که البته ظرفیت هایی وجود دارد.همچنین اخلاق و اعتقادات باید به فقه اجتماعی میل پیدا کنیم. لذا اگر ظرفیت فقه متحول نشود نمی توان به الگوی پیشرفت متناسب دست یافت. اکتفای به فلسفه توسعه و طراحی الگوی پیشرفت و فلسفه مضاف، کافی نیست. به فرض که بتوانیم ظرفیت فلسفه موجود را در حد فلسفه های مضاف افزایش دهیم و بتوانیم با استنباط به فلسفه پیشرفت برسیم و مبتنی بر آن الگوی پیشرفت طراحی کنیم. این مبتنی به پیشرفت اسلامی نخواهد شد. منتهی به یک توسعه فلسفی و حاکمیت ادبیات فلسفی خواهیم رسید، نه فرهنگ دین.» در انتهای نشست استاد میرباقری دقایقی به پرسش های حضار پاسخ دادند.